دیوار کاربران
mkhm
۱۳۹۴/۰۹/۰۴
عشق، مرگ و شکست… در زیر این ضربات است که انسان گاه برای نخستین بار نگاههایش که همواره در غیرخود و بیرون از خود مشغول است به خود بازمیگردد |
|
mkhm
۱۳۹۴/۰۹/۰۴
تقدیم به نام تک هستی دنیا |
|
مهدی
۱۳۹۴/۰۹/۰۳
حیف نون با عینک دودی |
|
آرش
۱۳۹۴/۰۹/۰۳
|
|
mkhm
۱۳۹۴/۰۹/۰۳
mahtab1363 :
این ماهی دلمرده در این برکۀ دلگیر
جز دوری آن ماه ندیده ست عذابی من عارف دلتنگم یا زاهد دلسنگ؟ هر روز نقابی زده ام روی نقابی روی ملا خواست بچه اش را ساکت کند به همین جهت او را بغل کرد و برایش لالایی گفت و ادا در می آورد, که ناگهان بچه روی او ادرار کرد! ملا هم ناراحت شد و بچه را خیس کرد. زنش گفت: ملا این چه کاری بود که کردی؟ ملا گفت: باید برود و خدا را شکر کند اگر بچه من نبود و غریبه بود او را داخل حوض می انداختم! |
|
مهدی
۱۳۹۴/۰۹/۰۳
دوستان خواهشا" |
|
مهدی
۱۳۹۴/۰۹/۰۳
ما یه معلم داشتیم خیلی بچه ها رو درک میکرد . |
|
mkhm
۱۳۹۴/۰۹/۰۳
نه مرگ آنقدر ترسناک است و نه زندگی آنقدر شیرین که آدمی ، پای بر شرافت خود بگذارد |
|
مهدی
۱۳۹۴/۰۹/۰۳
ﻣﯿﺪﻭﻧﯿﻦ ﭼﺮﺍ ﺑﺪﺑﺨﺘﯽ ﻫﯿﭽﻮﻗﺖ ﺳﺮﺍﻍ ﻣﻦ ﻧﻤﯿــــــــﺎﺩ؟ |
|
مهدی
۱۳۹۴/۰۹/۰۳
نیمه ی گم گشته ات را دیر پیدا می کنی |