متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

بلاگ كاربران


 

31 دستورالعمل لازم براي ورود يه پسر به دانشگاه:




1-     اگه موبايل ندارين يه موبايل مي خرين. البته بهتره يه مدل جديدشو بخرين تا جلب توجه کنه. يادتون باشه اگه گوشيتون حافظش پايينه يه کارت حافظه براش بخرين . چون لازم مي شه




2-     يک چسب مو مي خرين




3-     با يه آرايشگاه که نزديک خوابگاه يا خونتونه قرارداد دو ساله يا چهارساله مي بندين




4-     هر روز که مي خواين برين دانشگاه اول يه سري به آرايشگاه مي زنين




5-     بعد از اينکه موهاتون خوب چسب کاري و گريس کاري شد. مي زنين مي رين دانشگاه




6-     مخ بابا رو مي زنين يه ماشين توپ مدل بالا صفر کيلومتر پياده شه




7-     توي خيابونا ويراژ مي دين و راهتونو کج مي کنين و از خيابونايي مي رين دانشگاه که خوابگاه دخترا اونجاست. يه لايي جلوي دخترا مي کشين و با سرعت از جلوشون رد مي شين.




8-     يه مجله مد عضو مي شين که هر ماه برسه دستتون تا از مداي جديد عقب نيافتين




9-     اگه دانشگاتون شهر ديگه س , اولين کاري که مي کنين اينه که اين ور و اون ور پرس و جو کنين و خيابوناي , هاي کلاس و محل تجمع دختر پسرا رو ياد بگيرين




10-يه چندتا رفيق(از نوع مذکرش) جور مي کنين  و هر روز بعد از اينکه دوباره يه سري به آرايشگاه زدين و يه مدل خفن ديگه روي سرتون پياده کرد, عصر تلپ مي شين توي همون خيابونا




11-تا ساعتاي 10 ,11 شب ول مي گردين توي همون خيابونا و با چندتا رفيقتون يه پيتزايي ساندويچي مي زنين تو رگ




12-تازه ساعت 12 شب عقلتون به خواب مي ره و با رفيقاتون مي زنين توي بيابوناي اطراف شهر و صداي ضبط ماشين در حد آخرش و يه جا نيگه مي دارين بزن بکوب




13-ساعتاي 3 , 4 صبح يادتون مياد که فردا کلاس دارين و الانم خوابتون گرفته




14-يه سر مي رين خونه , کپه مرگتونو مي زارين(البته موارد 12 و 13 واسه اونايي که خوابگاهيا عملا غير ممکن مي شه)




15-ساعتاي 9 ,10 از خواب مي پرين . کلاس اول که پريده , دومي هم تا برسين (بعد از سر زدن به آرايشگاه و ويراژ زني توي خيابونا ) به يه ربع آخر کلاس مي رسين




16-بعد از اينکه استاد يه متلکي پروند جوابشو مي دين و مي شينين سر جاتون




17-اگه شهر هاي کوچيک و روستا موستاها قبول شدين که کاريش نميشه کرد ولي اگه شهراي بزرگ هستين .بگردين يه باشگاه بيليارد پيدا کنين و واسه دوست و رفقياتون و مخصوصا دوست دختراتون کلاس بزارين که توي برنامه تون اينه که هر روز يه ساعت بريد باشگاه بيليارد.




18-اگه ازون بچه سربه زير ها هستين هيچ مشکلي نيست نگران نباشيد . در انتخاب دوست دقت کنين با اونايي دوست شين که سرشون مي جنبه و شر و شورن اونوقت شماهم آدم مي شين




19-بگردين توي اينترنت و راهاي مخ زني دخترا رو ياد بگيرين. يادتون باشه اين ترفند هارو از رفيقاتون نپرسين که نشونه پرت بودن . خودتون بايد راهشو پيدا کنن تا جلو رفقا کم نيارين




20-سعي کنين شماره هاي ذخيره شده تو موبايلتونو هر روز افزايش بدين , جوري که وقتي فارغ التحصيل شدين(البته اگه به اون مرحله رسيدين)کلکسيوني ازتمام شماره موبايلاي دختراي دانشگاه داشته باشين(اون کارت حافظه اي که توي مورد 1 گفتم اينجا بدرد مي خوره)




21-مواظب باشين يه موقع خر نشين و توي دام عشق بيافتين که ديگه اينکارا خز شده.




22-براي ديگران کلاس بزارين بگين دوره عشق و عاشقي ديگه گذشته و عشق معني نداره




23-هميشه صندلياي ته کلاس بشينين تا بتونين همه رو ديد بزنين




24-راه هاي سر کار گذاشتن , اذيت کردن , حال گيري , کل کل با اساتيد رو حتما ياد بگيريد که نشونه آدم باحال بودنه مخصوصا جلو دخترا




25-يادتون باشه تيپ بچه درس خوناي تازه از تخم در اومده رو نزنين که دخترا مجذوبتون نمي شن و پسرا هم محلتون نمي ذارن و در کل مضحکه مي شين. هر چي خفن تر حالش بيشتر




26-از همون اول ترم دنبال يکي بگردين که خوب جزوه مي نويسه که اين موارد اصولا در دخترها موجوده. چون شما با اين همه مشغله فرصت جزوه نوشتن و درس خوندن ندارين




27-آخراي ترم در به در دنبال جزوه مي گردين و بلاخره بعد از هزارتا خواهش التماس جزوه ها رو کپي مي زنين




28-دقيقا يه روز مونده به امتحان پايان ترم . مي شينين به خوندن اون جزوه ها. و چشتون هم در مياد چون نصفش که کمرنگ کپي شده و نصفشم که دست خط نويسندش قابل خوندن نيست




29-بالاخره به هزار بدبختي جزوه رو مي خونين و 10 ثانيه مونده که در سالن امتحان بسته شه خودتونو مي رسونين .




30-با خط خرچنگ قورباغتون يه چيزايي بلغور مي کنين و نامه فدايت شوم براي استاد , آخر برگه پاسخ يادتون نره  که در اکثر موارد مفيد واقع مي شه




31-و آخرشم هنوز ثابت نشده که شما مي تونين فارغ التحصيل بشين يا نه . اين فقط در حد يه نظريه است.

به اشتراک بگذارید : google-reader yahoo Telegram
نظرات دیوار ها


co_abozar
ارسال پاسخ

خدا وکیلی تو دوره دانشگاهی من یکی سالهای سال دانشجو بودم ولی اصلا هیچ کدوم از این کارا رو نکردم
البته مایه شم نداشتم و همیشه مستقیم از سر کار بدو بدو سر کلاس .
80 درصد کلاسها رو هم که با کار تداخل داشت فقط منت استاد رو می کشیدم بزاره امتحان بدم

ka3333
ارسال پاسخ

امان از تجربه narsis73

Tesla
ارسال پاسخ

من که اصن اینجوری نیسم

--------------
امید روزی که بلاگ طنزو همه درک کنن و یکم بفهمن و جدی نگیرنش

jalal21
ارسال پاسخ

pas behtare doreye 4 sale amsale khudetam ye nigah bendazi
ba in tarze fekret

Hanna
ارسال پاسخ

bahal bood mrc