بلاگ كاربران
- عنوان خبر :
یک روایت از سوتی آقایون
- تعداد نظرات : 15
- ارسال شده در : ۱۳۹۲/۰۷/۱۰
- نمايش ها : 475
یه خانومی واسه تولد شوهرش پیشنهاد داد که برن یه رستوران خیلی شیک ...
وقتی رسیدن به رستوران , دربون رستوران گفت: سلام بهروز جان ... حالت چطوره ؟؟؟
زنه یه کم غافلگیر شد و به شوهره گفت : بهروز , تو قبلا اینجا بودی ؟؟
شوهر: نه بابا این یارو رو توی باشگاه دیده بودم ...
وقتی نشستن , گارسون اومد و گفت : همون همیشگی رو بیارم ؟؟؟
زنه یه مقدار ناراحت شد و گفت : این از کجا میدونه تو چی میخوری ؟؟؟
شوهر : اینم توی همون باشگاه بود یه بار وقت خوردن غذا منو دید ...
خواننده رستوران از پشت بلندگو گفت : سلام بهروز جان ... آهنگ مورد علاقتو میخونم برات ....
زنه دیگه عصبانی شد و کیفشو برداشت از رستوران اومد بیرون.
شوهره دوید دنبالش . زنه سوار تاکسی شد ....
بهروز جلو بسته شدن در تاکسی رو گرفت و خواست توضیح بده که حتما اشتباهی پیش اومده و منو با یکی دیگه اشتباهی گرفتن ....
زنه سرش داد زد و انواع فحشا رو بهش داد ...
یهو راننده تاکسی برگشت گفت : بهروز...! اینی که امشب مخشو زدی خیلی بی ادبه ها ....!!
بهروز=شهروز
چغد شبیه هم هسن ولی این کجا و ان کجاا
خیلی قشنگ بود......... مرسی....!!!!
ممنون تشكر
دمش گرم
ایول بهروز به خودم رفتی
بهروز بد .آبروی ما بچه مثبت ها رو هم بردی
بهروز دمت گرم
آره بهروز؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
خخخخخخخخخخخخخخخخخ...........
من متاسفم!!!!!!!!
ههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههه
بهروز.......؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟