توجه !
عضویت در کانال تلگرام همخونه
(کلیک کنید)
بلاگ كاربران
- عنوان خبر :
اعتراف نزد كشيش
- تعداد نظرات : 2
- ارسال شده در : ۱۳۹۲/۰۱/۱۴
- نمايش ها : 236
مرد برای اعتراف نزد کشیش رفت .
« پدر مقدس ، مرا ببخش . در زمان جنگ جهانی دوم من به یک یهودی پناه دادم »
« مسلماً تو گناه نکردهای فرزندم »
« اما من ازش خواستم برای ماندن در انباری خانهام هفته ای بیست شیلینگ بپردازد »
« خوب البته این یکی زیاد خوب نبوده . اما بالاخره تو جون اون آدم رو نجات دادی ، بنابر این بخشیده می شوی »
« اوه پدر این خیلی عالیه . خیالم راحت شد . حالا می تونم یه سئوال دیگه هم بپرسم ؟ »
« چی می خوای بپرسی فرزندم ؟ »
« به نظر شما باید بهش بگم که جنگ تموم شده ؟!!!!
نظرات دیوار ها
ای بیشرف.....
اگه من به جاش بودم همه بیست شیلینگ های اضافی رو میرفتم چوب میخریدم.... چوب دوسر
مرسی +5