ﻭﺍﻟﻠﻪ ﮔﯿﺮﮐﺮﺩﻡ ﻧﻤﯿﺪﻭﻧﻢ …..
ﺑﺮﻡ ﻏﺰﻩ ﮐﻤﮏ …
ﯾﺎ ﺑﺮﻡ ﻋﺮﺍﻕ ؟
ﺍﺯ ﺍﻭﻧﻮﺭ ﻫﻢ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ ﺑﺮﻡ ﺳﻮﺭﯾﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺟﻨﮓ ﺑﺎ
ﺩﺍﻋﺶ …
ﺍﻣﺎ ﺩﻟﻢ ﻭﺍﺳﻪ ﺣﺰﺏﺍﻟﻠﻪ ﻫﻢ ﻣﯿﺴﻮﺯﻩ
ﺁﺧﺮﺵ ﺗﺼﻤﯿﻢ ﮔﺮﻓﺘﻢ ﺑﺮﻡ دبی ﯾﻪ ﻣﺪﺕ ﻓﮑﺮﮐﻨﻢ !

گوشیه دوس دخترمو گرفتم
رفتم تو مخاطبینش گفتم رضا کیه گفت دوست اجتماعی،
گفتم جواد کیه گفت همکلاسی کلاس زبانم،
گفتم علی کیه گفت حکم داداشمو داره،
گفتم سعید کیه گفت آدم یه همکلاسی که نداره
گفتم آرزو کیه؟؟؟؟؟
گفت: تویی گذاشتم مادرم شک نکنه

عرض ادب خدمت تمام دوستان عزیزبااجازه از تک تک شما عزیزان ب دلیل امادگی برای ازمون دکترا از حضورتان برای مدتی مرخص میشم تمامی شما دوستان خوب و با احساس و محترم من هستیدبرای تک تک شما عزیزان بهترین ها را آرزومندم........از یه گروه دزدیدم خیلی کلاس داره گفتم منم بگم!!!

یک عمر به کودکی به استاد شدیم
یک عمر زاستادی خود شاد شدیم
افسوس ندانیم که ما را چه رسید
از خاک بر آمدیم و بر باد شدیم خیام

دیالوگ هایی از فیلم زیبای دلشکسته
نفس: من نفسم هاااااااااااا
دوران:سرورمه دوسش دارم دوسش دارم دوسش دارم نفس:کی رو دوست داری؟
نفس: ااای منم قاتل این پسر بسیجی هووو
نفس : در کارگه کوزه گری رفتم دوش گفت کوزه گر کوزه خر و کوزه فروش
دوران:من کارگاه صحافی دارم خواهر

تنکس

عکسم رو دیدی نظر یادت نره

ــــــــــــــــــــــــــــــ
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
کش شلوار کُرديم بود، در رفت!
بيا اينم کپي کن!!!:

علت طولانی بودن صحبت خانم ها :
حنانه رو میشناسی خواهر فاطمه دختر خاله نوره
که میشه زن پدر شوهر مریم دختر نسرین
خواهر محمد پسر اشرف همسایه سپیده دختر منیره !
نه نمیشناسمش…!!
ای بابا حنانه که دیدیمش تو عروسی ندا دختر محمد که باباش میشه دایی منیره
و خواهرش پسر عمشونو گرفته مادربزرگش و مادربزگ ساره دختر کلثوم میشن
اهاااا چش شده ؟؟
لاغر شده

از روزی که نامتـــ
ملکه ی ذهنمـــ شد،
احساســ می کنمــ جمجمه امـــ
با شکوه ترینـــ امپراتوری دنیاستـــ...