توجه !
عضویت در کانال تلگرام همخونه
(کلیک کنید)
بلاگ كاربران
کوچه های شهر من
- سلام این هم یک رباعی از سروده ای من که تقدیم میکنم//شبیه گوشه ای آرام در آواز افشاری/شبیه کوچه های خیس و باران خورده ی ساری/تو را در ذهن اشعارم چنین ترسیم می کردم ؛/شبیه سوگولی های ته قلیان قاجاری
غزلی از من
- یکی از غزلهامو تقدیم میکنم///سلام ای مهربون! من زشتم و لاشی/ولی تو با مرامی...عاشقی...داشی!!!/عزیزم من بدم...پستم...کثیفم من/چرا هی دوست داری مال من باشی؟/چرا اینو نمیفهمی قشنگ من/چرا داری منو از هم تو می پاشی؟!/هزارتا بغض نارس پیش من داری شبیه آدمای عاشق ناشی/چرا هی آخرش جا پای اشکاته/چرا هی کام تلخ دود خشخاشی؟/چرا با گفتن ؛ «خیلی دوست دارم»/فقط می خوای ته این قصه ارضا شی...؟/نگو : پس…
لیلا اسم همه دختران شهر منه...
- سلام، این این رباعی آخرین سرودمه و باید خاطر نشان کنم که این فقط چندخط عاشقانه است و مخاطب حقیقی خاصی نداره، نظر یادتون نره لطفا، متشکر عجیب این روزها بی تو؛ سگم...تلخم...بدم...لیلا/شبیه عاشقی تنها و هر شب مرتدم ، لیلا/تو دیگر نیستی! آری...و من امشب به یاد تو/تمام خانه های شهر را آتش زدم...لیلا...!…