عکست تو حلق هیتلر

عکست تو حلق هیتلر

مرا فرشی نیست

تا در راهت بیافکنم

مرا تنها یک رویاست

و آن را در پایت می افکنم

گامهایت را بر رویایم بگذار

اما پایت را سخت بر آن مفشار

زیرا آنچه زیر پای توست

رویای من است

ﺍﯾﻦ ﺷﻬﺮ

ﺷﻬﺮ ﻗﺼﻪ ﻫﺎﯼ ﻣﺎﺩﺭ ﺑﺰﺭﮒ ﻧﯿﺴﺖ

ﮐﻪ ﺯﯾﺒﺎ ﻭ ﺁﺭﺍﻡ ﺑﺎﺷﺪ

ﺁﺳﻤﺎﻧﺶ ﺭﺍ

ﻫﺮﮔﺰ ﺁﺑﯽ ﻧﺪﯾﺪﻩ ﺍﻡ...

ﻣﻦ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺭﻓﺖ

ﻭ ﻓﺮﻗﯽ ﻫﻢ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﺪ

ﮐﻪ ﻓﺎﻧﻮﺳﯽ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻢ ﯾﺎ ﻧﻪ

ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﻣﯽ ﮔﺮﯾﺰﺩ

ﺍﺯ ﮔﻢ ﺷﺪﻥ ﻧﻤﯽ ﺗﺮﺳﺪ

ﺍﯾﻦ ﺷﻬﺮ

ﺷﻬﺮ ﻗﺼﻪ ﻫﺎﯼ ﻣﺎﺩﺭ ﺑﺰﺭﮒ ﻧﯿﺴﺖ

ﮐﻪ ﺯﯾﺒﺎ ﻭ ﺁﺭﺍﻡ ﺑﺎﺷﺪ

ﺁﺳﻤﺎﻧﺶ ﺭﺍ

ﻫﺮﮔﺰ ﺁﺑﯽ ﻧﺪﯾﺪﻩ ﺍﻡ...

ﻣﻦ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺭﻓﺖ

ﻭ ﻓﺮﻗﯽ ﻫﻢ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﺪ

ﮐﻪ ﻓﺎﻧﻮﺳﯽ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻢ ﯾﺎ ﻧﻪ

ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﻣﯽ ﮔﺮﯾﺰﺩ

ﺍﺯ ﮔﻢ ﺷﺪﻥ ﻧﻤﯽ ﺗﺮﺳﺪ

گــــــاهی میان رفتن و ماندن گیـــــــــر میکنی

اگر بمانی باختـــــــــه ای

و

اگر بروی شکستـــــه ای

پس فقط صبــــــر کن و بساز با این دوحس تلـــــــخ زندگیت

شاید برای تو چیز دیگری مقـــــدر
گردد که از آن بی خبــــــری

http://hn6.asset.aparat.com/aparat-video/6e0f69e7ffb5d18e11c493404b086bef2435638-240p__84235.mp4

پا برهنه با قافله به نا معلوم میروم

با پاهای کودکی ام!

عطر پریکه ها

مسحور سایه ی کوه

که می‌برد با خود رنگ و نور را!

پولک پای مرغ

کفش نو

کیف نو

جهان هراسناک و کهنه

و

آه سوزناک سگ!

سال های سال است که به دنبال تو میدوم

پروانه زرد،

وتو از شاخه ی روز به شاخه ی شب می‌پری

و همچنان..

باغبون برا داشتن یه گل سرخ
نوکری هزارتا خار رو میکنه !
باغبونتم رفیق

5+