متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

بلاگ كاربران


  • خداحافظ دوستان مجازی

  • دلم برای دلتنگی هایم تنگ شده است.     دلم یک جرعه چای میخواهد با عطر کودکی ویک حبه قند ونگاهی که به دنبال قندان سرگردان است. یک کوچه پر از کودکان شاد از جنس همبازیهای کودکی ام. دستهای دوباره ی مادرم که عشق ومحبت را به من تعارف کند. پدرم.تا به او بگویم که هنوز همان کودکم که دوست دارم در ازای خوردن یک قاشق ماست اینبار نه پول که فقط یک بوسه بر دستانش بزنم  بوی نیمکت های چوبی مدرسه وهیا…
  • سهراب

  • دوستے هآ بے رنگـــــ بی کسے هآ پیداستــــــ رآستـــــــــــ می گفتــــــ سهرآبـــــــــــ آدم اینجـــــــآ “تنهاستـــــــــــــ” …
  • ...

  • بشارتی به من از کاروان بیار ای عشق.. همیشه رفتن و رفتن از آمدن چه خبر؟
  • نازنین (N)

  • نازنین آمد و دستی به دل ما زد و رفت پرده ی خلوت این غمكده بالا زد و رفت كنج تنهایی ما را به خیالی خوش كرد خواب خورشید به چشم شب یلدا زد و رفت درد بی عشقی ما دید و دریغش آمد آتش شوق درین جان شكیبا زد و رفت خرمن سوخته ی ما به چه كارش می خورد كه چو برق آمد و در خشك و تر ما زد و رفت رفت و از گریه ی توفانی ام اندیشه نكرد چه دلی داشت خدایا كه به دریا زد و رفت بود آیا كه ز دیوانه ی خود یاد كند آن كه زنجی…
  • روزهای رفته

  • روزها رفتند و من دگر خود نمیدانم کدامینم ! آن من سرسخت مغرورم  یا من مغلوب دیرینم ؟؟؟
  • رفیق

  • اگر کسی سراغی از من گرفت: بگوییدش: دلش بهار میخواست و رقص اطلسی طاقت نیاورد..با پاییز رفت اصلا نگوییدش:دلش را شکستند رفت پی چینی بند...یا چون هوای روزگارش ابری بود و خیسی گونه هایش خشک نمیشد رفت دنبال خورشید؛بگوییدش: تنهایی اش بهانه گیر شده بود و مدام هوس شال و کلاه میکرد نه او دلی داشت یدکی نه پاهایی رو به راه ؛ رفت که بسپاردش دست سراب..خدا را چه دیدی شاید کسی پیدا شود که از نبودنم درد فاصله را ب…
  • قبل از خواب

  • كاش همه ي ما آدم ها شب ها قبل از خواب "clear history" داشتيم استفاده ميكرديم و آرام چشم بر هم ميگذاشتيم...
  • ملکه های ایرانی

  • چارلز دانشجوی انگلیسی با طعنه به دوست و همکلاسی ایرانی اش همایون می گه : چرا خانوماتون نمیتونن با مردا دست بدن یا لمسشون کنن !؟؟ یعنی مردای ایرانی اینقدر کارنامه خرابی دارند و خودشون رو نمیتونن کنترل کنن؟؟ همایون لبخندی میزنه و میگه :ملکه انگلستان میتونه با هر مردی دست بده ؟ و هر مردی می تونه ملکه انگلستان رو لمس کنه؟ چارلز با عصبانیت می گه :نه! مگه ملکه فرد عادیه ؟!! فقط افراد خاصی می تونن با ایش…
  • رژیم...

  • دوستی گفت من رژیم دارم  گفتم : شما وزن متعادلی دارید نیاز به رژیم نیست !؟  او گفت : رژیم تغذیه نیست رژیم تفکر و رفتار است  در این رژیم اجتناب می کنم از : ۱- افکار منفی ۲-آدمهای منفی ۳-کسانی که لبخند را از من می گیرند. ۴-آنهایی که باعث میشوند سایه غم و حسرت بر نگاهم چیره شود . ۵-آنها که باعث می شوند اعتماد به نفسم را از دست بدهم . ۶- آنهایی که چوب لای چرخ زندگیم می گذارند .  او …
  • حلاج

  • آریا مهر: . جذامیان به نهار مشغول بودند و به حلاج تعارف کردند...! حلاج بر سر سفره آنها نشست و چند لقمه بر دهان برد...! جذامیان گفتند : دیگران بر سر سفره ما نمی نشینند و از ما می ترسند... حلاج گفت آنها روزه اند و برخاست..!! غروب ، هنگام افطار حلاج گفت : خدایا روزه مرا قبول بفرما!!! شاگردان گفتند : استاد ما دیدیم که  روزه شکستی... حلاج گفت : ما مهمان خدا بودیم. روزه شکستیم ولی دل نشکستیم.... …