دیوار کاربران
parsik
۱۳۹۳/۰۹/۱۸
سلام... |
|
parsik
۱۳۹۳/۰۹/۱۷
دوری از کسی که میخوای داشته باشیش سخته ؛ |
|
shabgardetanha
۱۳۹۳/۰۹/۱۷
هیچ وقت یکی را با همۀ ﻭﺟﻮﺩﺕ ﺩﻭﺳﺖ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺵ |
|
8metri16
۱۳۹۳/۰۹/۱۶
یک حقیقت اینه |
|
tanha20
۱۳۹۳/۰۹/۱۶
اگـــــ ـه یـــ ـکی هســـ ـت کـــ ـه بـــ ـ ه فـــکر |
|
Arman33
۱۳۹۳/۰۹/۱۶
ما چه دیر میفهمیم که زندگی همان روزهایی بود که زود سپری شدنش را آرزو میکردیم ! |
|
راميـن
۱۳۹۳/۰۹/۱۶
امروز ميتونه روز قشنگي باشه |
|
shayan1360
۱۳۹۳/۰۹/۱۶
همیشه با کسی درد دل کنید که دو چیز داشته باشد یکی “درد” دیگری “دل” ! |
|
khodaieman1
۱۳۹۳/۰۹/۱۵
یادش بخیر.... * (( دوران بچگی هامون چه عالمی داشت )) * |
|
khodaieman1
۱۳۹۳/۰۹/۱۵
khodaieman1 :
: زندگی ات را منوط به بودن و نبودن آدمها نکن..روی پاهای خودت بایست تا تنهایی ات را بیهوده نیابی و هیچکس را بهترینه زندگی ات خطاب نکن...
یادت باشد آدمها بهترین که خطاب شوند خیالاتی میشوند..هوا برشان میدارد و تورا به هر جهت که بخواهند میبرند... زندگی ات را که مشروط به دیگران کنی جایی برای کشف خودت باقی نمی گذاری..آدمها که مهم تلقی شوند تغییرت میدهند . آنوقت تو میمانی و یک دوگانگی شخصیت یادت باشد کسی بهترینه زندگی ات میشود که خودش بخواهد..مبادا عروسک خیمه شب بازی آلت دست دیگران شوی مگذار زندگی ات محتاج تأیید گرفتن از دیگران باشد.. با دهن کجی به تنهایی درونی ات،،حفظ ظاهر کن.. از ترس بی کسی به آغوشهای پیش پا افتاده پناه نبر هر تازه وارد ، رنجی تازه است. یادت باشد تازه واردها هم از ترس تنهایی به آغوش تو پناه می آورند... دست تنهایی ات را به سمت هیچکس دراز نکن تا منت هیچ خاطره ی اشتباهی بر سر بی کسی ات نباشد جهان از چشم تو نخواهد افتاد مادامی که از چشمهای خودت نیفتاده باشی.!!! زندگی...زندگی...واقعا زندگی چیه...؟... زندگی......مثل......یه فنجون قهوه اس...یه فنجون قهوه ی ترک........تلخ تلخ... برای هر کس به مقداری که باید بنوشه میریزن...و همه ی ما مجبوریم که بنوشیم...اما.....اینکه چطور مینوشیم خیلی چیزها رو مشخص میکنه...: *بعضیا بیش از حد به طعم و مزش توجه میکنن...به همین خاطر تلخیش خیلی اذیتشون میکنه... *بعضیا متوجه تلخیش میشن ولی به روی خودشون نمیارن... *بعضیا با اینکه طعم تلخش رو حس میکنن به بقیه تلقین میکنن که طعمش شیرینه و بهشون امید میدن... *بعضیا با جار زدن طعمش اون یه ذره شیرینی که برای بقیه باقی مونده هم از بین میبرن... *بعضیا اونقدر سرشون به اطراف و کاراشون گرمه که نمیفهمن چی خوردن... *بعضیا اصلا طعمش براشون مهم نیست...فقط میخوان یه جوری تمومش کنن... *بعضیا از تلخیش لذت میبرن ...اصلا طعم تلخ با مزاجشون سازگاره و براشون لذت بخشه... *بعضیا میان و نقش شکر رو به عهده میگیرن...باعث میشن که طعمش شیرین بشه و خوردنش لذت بخش باشه...ولی این شیرینی معمولا به حل شدن اون شکر منجر میشه... *بعضیا به اسم شکر میان ولی وقتی ازشون استفاده میکنی میفهمی نمک بودن...حسابش رو بکن توی قهوه ی ترک نمک هم بریزی...چه زهرماری میشه... جالب اینجاست که اگر بخوای این فنجون رو بندازی و بشکنی و باقیش رو نخوری باید به یکی جواب بدی...بعد هم سر از یه فر بزرگ در میاری... ولی یه سوال اینجا باقی میمونه...: مگه ما این قهوه رو سفارش دادیم که باید تا تهش رو بخوریم...؟.../ |