دیوار کاربران
peymanr39
۱۳۹۳/۱۰/۰۷
قاضی: چرا دست کردی تو جیب این آقا |
|
hadel
۱۳۹۳/۱۰/۰۷
ﺧﺪﺍﯾـــــﺎ |
|
nataris21
۱۳۹۳/۱۰/۰۷
یعنی ما اگه تو یه خونه 10 تا اتاق هم داشته باشیم..... |
|
parni
۱۳۹۳/۱۰/۰۶
دلــــم یک اتفاق ســاده میخـــواهد... |
|
peymanr39
۱۳۹۳/۱۰/۰۶
از غضنفره می پرسن پس از انکه حضرت یونس در شکم ماهی اسیر شد چه اتفاقی افتاد؟ غضنفره می گه: سازمان (یونس کو) تاسیس شد!!! |
|
shabgardetanha
۱۳۹۳/۱۰/۰۶
از اینکه زنی با تو دیوانه وار بحث می کند خوشحال باش |
|
khodaieman1
۱۳۹۳/۱۰/۰۶
khodaieman1 :
عاشقت میکنند
دلت را درگیر میکنند تمام فکر و ذکرت میشود یادشان لحظه به لحظه ات میشود ،عشقشان حالا که دیگر نابود شده ای فقط میگویند فراموش کن؟ به همین راحتی؟ روزی سقراط در کنار دریا راه میرفت که نوجوانی نزد او آمد و گفت: «استاد! میشود در یک جمله به من بگویید. بزرگترین حکمت چیست » سقراط از نوجوان خواست وارد آب بشود. نوجوان این کار را کرد سقراط با حرکتی سریع، سر نوجوان را زیر آب برد و همان جا نگه داشت، طوری که نوجوان شروع به دست و پا زدن کرد. |
|
khodaieman1
۱۳۹۳/۱۰/۰۶
khodaieman1 :
کسانی که شما را دوست دارند
حتی اگر هزار دلیل برای رفتن داشته باشند ترکتان نخواهند کرد آنها یک دلیل برای ماندن خواهند یافت ،،،،،،،،،،،،،،،،،،،مهـــــــــــربــــــــــون بــــــــــــاش،،،،،،،،،،،،،،،،، روزی مردی زیر سایهی درخت گردویی نشست تا خستگی در کند در این موقع چشمش به کدو تنبلهایی که آن طرف سبز شده بودند افتاد و گفت: خدایا! همهی کارهایت عجیب و غریب است! کدوی به این بزرگی را روی بوتهای به این کوچکی میرویانی و گردوهای به این کوچکی را روی درخت به این بزرگی! |
|
khodaieman1
۱۳۹۳/۱۰/۰۶
khodaieman1 :
ا ي گـلـســتـان خــــرم تـوحــيـد اي شـکـــوفـاتــريــن گـل امـيـد
اي تو روشـن تراز ستاره صبح اي تو خوشبو تراز گل خورشيد فخــر دينـي و مـايـه ي عـزت مصحف مهـر و آيه ي رحمت پـرتــو حـق و آفــتـاب يقـــيـن مظـهر حلم و پـايه ي عصـمت خاک پايـت به چشـم اهل نظـر تـوتـيـا باشـد اي ثمــين گوهـر بـام ديـن را تويـي چو ماه تمام بـر نبـي هـمچـو پـاره ي پيـکر اي کـــلاس فـشــــرده ايــــمان اي معـــطر ز گـلشــن قـــرآن ========================== {67}+{67}+{67}+{67}+{67}+{67} نمیدانم این روزها حرف هوا چیست یا چرا اینگونه در هم است چه چیزی را میخواهد ثابت کند .. یا چه چیزی اینقدر کلافه ش کرده است فقط این را میدانم حالش عجیب شبیه حال من است .. نمیدانم او هم از اطرافیان آشفته است .. یا اینکه غمی قدیمی هجوم آورده .. ولی این را میدانم حالش از من بهتر است ... به بی هوا باریدنش نگاه کن ! میبینی ؟ انگار کسی را نمی بیند انگار نگاه دیگران برایش اهمیت ندارد طعنه مردم کلافه ش نمی کند .. باید اینگونه باشم .. بی هوا ببارم .. جماعت را ول کُن .. من را به آنان چه ؟ ! .. |
|
MYRA_AMIR
۱۳۹۳/۱۰/۰۱
یلدا، مجالى است براى تکرار هر آنچه روزگارى، |