دیوار کاربران


peymanr39
peymanr39
۱۳۹۳/۱۲/۱۲

شخصیت ادمها را از طریق کردارشان توصیف کنید تا هرگز فریب گفتارشان را نخورید

8metri16
8metri16
۱۳۹۳/۱۲/۱۲

هیچوقت قرصهائی که دل آدم را خوب میکنند

جای خوبیهائی که دل آدم را قرص میکنند را نخواهند گرفت

،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،مهــــــــــــربـــــــــــــــــون بــــــاش،،،،،،،،،،،،،،،،،،،

shadi1357
shadi1357
۱۳۹۳/۱۲/۱۲

ولی گاهـــــــی ..
میان بودن و خواستن فاصله ایست
وقت هایی هست
که کسی را با تمام وجود می خواهی
... حتی به خاطرش نفس میکشی
... زندگی میکنی
دنیا برایت زیبا می شوداما
بودنت در کنارش جایز نیست
و این خواستن
همان آرزو
و یا رویایی اشتباه است چون
"او" مال تو نیست

mo0hsen
mo0hsen
۱۳۹۳/۱۲/۱۱

زیر تاریكی شب
دیدن مهتاب قشنگ است.
چه خیالی است اگر بال ندارم؟

حس پرواز كه هست
حس پرواز قشنگ است.
قلمم
دفتر شعرم
همه را باد ربود

خبری نیست
رقص ژولیده نیزار قشنگ است.

در و دیوار اگر غم دارد
(گریه كن
گریه قشنگ است.)

به كسی كینه نگیرید
دل بی كینه قشنگ است

به همه مهر بورزید.
به خدا مهر قشنگ است.

دست هر رهگذری را بفشارید به گرمی
بوسه هم حس قشنگی است.

بوسه بر دست پدر.
بوسه بر گونه مادر
لحظه حادثه هم بوسه قشنگ است.

بفشارید به آغوش عزیزان
پدر و مادر و فرزند
به خدا گرمی آغوش قشنگ است.

نزنید سنگ به گنجشك
پر گنجشك قشنگ است

پر پروانه ببوسید
پر پروانه قشنگ است.

نزنید سنگ به هر زاغ سیاهی
به خدا زاغ قشنگ است.

همه جا مست بخندید
همه جا عشق بورزید
سینه با عشق قشنگ است.

بشناسید خدا را
هر كجا یاد خدا هست
هر كجا نام خدا هست
سقف آن خانه قشنگ است.

اندكی شعر بخوانید
غزل حافظ و سعدی
مولوی، فائز و خیام
یاد سهراب به خیر
(روی قانون چمن پا نگذارید)

peymanr39
peymanr39
۱۳۹۳/۱۲/۱۱

اگر شادی سراغ از من گیرد جای حیرت نیست

نشان میجوید از من تا نیاید اشتباه اینجا

shadi1357
shadi1357
۱۳۹۳/۱۲/۱۱

دلم برای کسی تنگ است که گمان میکردم
می آید
می ماند
و به تنهاییم پایان میدهد!
آمد
رفت
و به زندگی ام پایان داد…

mo0hsen
mo0hsen
۱۳۹۳/۱۲/۱۱

شادی به ظاهر ، منتهی از درد لبریزی

اردیبهشتی هم که باشی اهل ِ پاییزی



وقتی نگاهم می کنی از عمق ِ تنهایی

داری نمک بر زخم یک دیوانه می ریزی



درمانده ام درمان ِ دردت را نمی دانم

شرمنده ام قابل ندارم چیز ِ ناچیزی



ای کاش لختی چوب ِ رخت ِ خلوتت باشم

تنهایی ات را روی دوش من بیاویزی



"من" سیصد و سالی است در چشمان تو گم شد

شاید از این خواب هزاران ساله برخیزی



اما تو خوابت برده و حتی درون خواب

هر وقت می بینم تورا با غم گلاویزی



دنیا به کام هیچ کس شیرین نخواهد ماند

ای بیستون بی شک تو هم یک روز می ریزی



ناف تو را با درد از روز ازل بستند

اردیبهشتی هم که باشی اهل پاییزی

mo0hsen
mo0hsen
۱۳۹۳/۱۲/۱۱

یاد دارم در غروبی سرد سرد

می گذشت از کوچه ما دوره گرد

داد می زد: کهنه قالی می خرم

دسته دوم جنس عالی می خرم

کوزه و ظرف سفالی می خرم

گر نداری شیشه خالی می خرم

اشک در چشمان بابا حلقه بست

عاقبت آهی کشید، بغضش شکست

اول ماه است و نان در سفره نیست

ای خدا شکرت ولی این زندگیست؟

سوختم دیدم که بابا پیر بود

بدتر از او خواهرم دلگیر بود

بوی نان تازه هوشش برده بود

اتفاقاً مادرم هم روزه بود

صورتش دیدم که لک برداشته

دست خوش رنگش ترک برداشته

باز هم بانگ درشت پیرمرد

پرده اندیشه ام را پاره کرد

دوره گردم کهنه قالی می خرم

دسته دوم جنس عالی می خرم

کوزه و ظرف سفالی می خرم

گر نداری شیشه خالی می خرم

خواهرم بی روسری بیرون دوید

گفت: آقا سفره خالی می خرید

melodi2014
melodi2014
۱۳۹۳/۱۲/۱۱

در دیگران می جویی ام اما بدان ای دوست
اینسان نمی یابی ز من حتی نشان ای دوست

من در تو گشتم مرا در خود صدا می زن
تا پاسخم را بشنوی پژواك سان ای دوست

در آتش تو زاده شد ققنوس شعر من
سردی مكن با این چنین آتش به جان ای دوست

گفتی بخوان خواندم اگر چه گوش نسپردی
حالا لالم خواستی پس خود بخوان ای دوست

من قانعم آن بخت جاویدان نمی خواهم
گر می توانی یك نفس با من بمان ای دوست

یا نه تو هم با هر بهانه شانه خالی كن
از من من این برشانه ها بار گران ای دوست

نامهربانی را هم از تو دوست خواهم داشت
بیهوده می كوشی بمانی مهربان ای دوست

انسان كه می خواهد دلت با من بگو آری
من دوست دارم حرف دل را بر زبان ای دوست

محمدعلی بهمنی

+5

mo0hsen
mo0hsen
۱۳۹۳/۱۲/۱۰

یک شب
خدا که خوابید
یواشکی
میروم خانه اش
کلید خوشبختی را میدزدم،
بعد سراغ جعبه خوشبختی میروم
بازش میکنم
خوشبختی را که بر داشتم
از همان بالا میریزم روی سر همه......!