توجه !
عضویت در کانال تلگرام همخونه
(کلیک کنید)
بلاگ كاربران
مستانه
بیا با من دمی می خور، که من مستانه می بینم
من آن یار خدایی را، به مستی ها می بینم
من آن چشم خدایی ام، که در افلاک می جویم
من آن عشق خدایی را، ز چشم یار می بینم
مرا در عشق پیدا شد، که با لیلی نشین دارم
مرا در چشم هایم بین، تو را در جان خود بینم
نگاهم کن نگاهم کن، که من مستانه می جویم
مرا با یار خود عهدی است، که با دل من خدا بینم
خرابم من خرابم من، خدایم را نمی یابم
تو ای ساقی تو ای ساقی، کمک کن تا خدا بینم
درون دیدگان خالی، خدا را من کجا بینم
زه اشکها دیده افسون شد، خدا را من کجا بینم
به راه، گم گشته ای هستم، که در راهت، چنان ماندم
خدا را نیک می جویم، ولی افسوس، نمی یابم
چو می در ساغرم ریزی، همیشه من خدا بینم
ز در عالم که می جویم، من آن یارم کجا بینم
نظرات دیوار ها
نخستین نظر را ایجاد نمایید !