بلاگ كاربران

  • عنوان خبر :

    حرمت عاشقی

  • تعداد نظرات : 8
  • ارسال شده در : ۱۳۹۲/۰۶/۲۹
  • نمايش ها : 485

لیلی زیر درخت انار نشست.درخت انار عاشق شد.گل داد سرخ سرخ.گلها انار شد داغ داغ.هر اناری هزار دانه داشت.دانه ها عاشق بودند.دانه ها توی انار جا نمیشدند.انار کوچک بود.دانه ها ترکیدند.انار ترک برداشت.خون انار روی دست لیلی چکید.لیلی انار ترک خورده را از شاخه چید.مجنون به لیلی اش رسید.خدا گفت: راز رسیدن فقط همین است.کافی است انار دلت ترک بخورد
 
 
 
دوستت دارم...
دوستت دارم!
  دوستت دارم...
دیگر ارزشیـــ ندارد...
دیگر نمیتوان به این جمله اعتماد کرد...
چون عادیــ شده است.راستو و دروغشــ را نمیتوان تشخیص داد.
.
مسئله اینجا تمام نمشود
.مهم ترین نگرانی وقتی است که
میخواهی به کسی از ته دل بگویی دوستت دارم
میگویی ولی
افسوس که مانند ندای چوپان دروغگو به نظر میرسد,
با این تفاوت که تو داری چوب چوپان های دروغگویی را میخوری که 
ندای دروغشان همه چیز را خراب کرده اند.
و افسوس...
.
.
.
که حرمت دوستتــــ دارمـــ را شکسته اند..
 
 
 
 
 
 

به اشتراک بگذارید : google-reader yahoo Telegram
نظرات دیوار ها


AZAD
ارسال پاسخ

چیزی که تا همیشه ی تاریخ ، وجود داشته .
ممنون که به این مطلب پر داختید .

setayesh68
ارسال پاسخ

مرسیییییییییی بله واقعا...

shanli
ارسال پاسخ

مرسی خیلی زیبا بود....
تو این زمونه دیگه نمیشه راستی رو از دروغ تشخیص داد...اگرم که برات مهم باشه باید در صدد اثبات حرفت کاری انجام بدی تا طرف مقابلت باور کنه حالا تو هر مسئله ای...
این روزها توی رابطه ها هم نه تنها حرمت دوستت دارم زیر سوال رفته بلکه دوستت دارم...عزیزم...عشقم...و........همه شده نقل و نبات های شیرینی که در لحظه بین دو و یا چند نفر رد و بدل میشه تا به اصطلاح لحظه ای خوش باشند و به خواسته های خود برسند...! "انگار همه به نوعی کمبود محبت دارند و......."

saz12
ارسال پاسخ
mohamadsamimi4
ارسال پاسخ

راس ميگي بخدا

baran555
ارسال پاسخ

خیلی زیباست دادا

ممنونمممممممممم

immortal20
ارسال پاسخ

mersi

tanhaa21
ارسال پاسخ

تنها نشسته ام و چای مینوشم و بغض میکنم

هیچکس مرا به یاد نمی آورد

این همه آدم روی کهکشان به این بزرگی

و من حتی آرزوی یک نفر هم نبودم . ..