بلاگ كاربران


  • طنز

  • ﺯﻥ ﺑﺎﺱ ﻣﻮﻫﺎﺷﻮ ﺑﺎ ﺟﻮﺭﺍﺏ ﺁﻗﺎﺵ ﺑﺒﻨﺪﻩ ﺗﺎ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺑﻮﯼ ﺁﻗﺎﺵ ﻫﻤﺮﺍﺵ ﺑﺎﺷﻪ . . ﺯﻥ ﺑﺎﺱ ﻭﻗﺘﯽ ﺁﻗﺎﯾﯿﺶ ﻣﯿﮕﻪ ﺯﻥ ﺁﻣﺎﺩﻩ ﺷﻮ ﺑﺮﯾﻢ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺑﭽﺮﺧﯿﻢ ﺑﮕﻪ ﻭﺍﯾﺴﺎ ﺁﺭﺍﯾﺸﻤﻮ ﭘﺎﮎ ﮐﻨﻢ ﭼﺸﻢ . . . ﺯﻥ ﺑﺎﺱ ﻣﯿﻮﻩ ﭘﻮﺳﺖ ﺑﮕﯿﺮﻩ ﺑﺬﺍﺭﻩ ﺩﻫﻦ ﺁﻗﺎﺷﻮﻥ ﺑﮕﻪ ; ﮔﻮﺷﺖ ﺑﺸﻪ ﺑﻪ ﺗﻨﺘﻮﻥ ﺳﺎﯾﻪ ﺑﺎﻻ ﺳﺮﻡ . . . ﺯﻥ ﺑﺎﺱ ﻭﻗﺘﯽ ﺟﻮﺭﺍﺑﺎ ﺁﻗﺎﺷﻮﻧﻮ ﻣﯿﺸﻮﺭﻩ ﺑﮕﻪ ; ﺍﯼ ﺟﺎﻧﻢ ﭼﻘﺪ ﮐﺜﯿﻔﻮ ﺑﻮ ﮔﻨﺪﻭﺱ ﺁﻗﺎﻣﻮﻥ ﻓﺪﺍﺵ ﺑﺸﻢ . . . ﺩﺧـﺘـــــﺮﯼ ﮐﻪ ﺟﻮﺍﺩ ﯾﺴﺎﺭﯼ ﮔﻮﺵ ﻣﯿﺪﻩ ﺩﺧﺘـــﺮ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ !!! ﻻﻣﺼﺐ ﺯﻥِ ﺯﻧﺪﮔﯿــ…
  • قیمت معجزه!

  • قیمت معجزه سارا هشت ساله بود که از صحبت پدر و مادرش فهمید برادر کوچکش سخت مریض است و پولی هم برای مداوای آن ندارد. پدر به تازگی کارش را از دست داده بود و نمی نمیتوانست هزینه جراحی پر خرج پسرش را بپردازد. سارا شنید که پدر آهسته به مادر گفت: فقط معجزه میتواند پسرمان را نجات دهد. سارا با ناراحتی به اتاقش رفت و از زیر تخت قلک کوچکش را شکست.... سکه ها را روی تخت ریخت و آنها را شمرد...<<  فق…
  • Interview with god

  • Interview with god  گفتگو با خدا  I dreamed I had an   Interview with god  خواب دیدم در خواب با خدا گفتگویی داشتم  So you would like   to Interview me? “God asked  ”  خدا گفت : پس میخواهی با من گفتگو کنی ؟  If you have the   time “I said  ”  گفتم : اگر وقت داشته باشید  God smi…
  • حرمت عاشقی

  • لیلی زیر درخت انار نشست.درخت انار عاشق شد.گل داد سرخ سرخ.گلها انار شد داغ داغ.هر اناری هزار دانه داشت.دانه ها عاشق بودند.دانه ها توی انار جا نمیشدند.انار کوچک بود.دانه ها ترکیدند.انار ترک برداشت.خون انار روی دست لیلی چکید.لیلی انار ترک خورده را از شاخه چید.مجنون به لیلی اش رسید.خدا گفت: راز رسیدن فقط همین است.کافی است انار دلت ترک بخورد       دوستت دارم... دوستت دارم!   دوستت…