متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

بلاگ كاربران




من کلا بچه که بودم عاشق حیوونا بودم.

 البته الانم هستم!

 همیشه جوجه رنگی که میخریدم میذاشتم پشت سه چرخم و تند تند میرفتم که جوجه میفتاد و ضربه مغزی میشد...!

 

 


 یبار 4سالم بود ساعت ده شب طبق عادت هر شبم رفتم توی کوچه جلوی در با یدونه قوطی کبریت خالی....

 

 

و مشغول جمع کردن مورچه شدم( برای سوزوندن!!!!) که یهو بابام اومد.


چند ثانیه نگاهم کرد بعد در و بست رفت تو!


منم ادامه دادم به جمع کردن مورچه...

تا اینکه بعد چند دقیقه دلش سوخت و اومد منو برگردوند تو.

 

 ولی همه مورچه ها رو ریخت تو کوچه.

 مجبور شدم فرداش باز مورچه جمع کنم!!

 

 

.

.

.

.

.

 تشکر از نویسنده:

 

سپیده جان ممنونم که در داستان نویسی شرکت کردید و این داستان/خاطره را با ما در میان گذاشتید.

 

شاد و موفق باشید.

 

 

 

نظرات دیوار ها


aryan_
ارسال پاسخ

_Emma_ :
:-?
چرا باید بگن حیوونا مثل رباتن؟ :-/ :(
چه خطری {17}
:d

ممنون از نظرتون {40}

اونا نمیگفتن مثله رباتن.....میگفتن احساس ندارن و عقل ندارن و چیزی نمیفهمن واسه همینه ک ما میخوریمشون!......خب منم فکر میکردم با اسباب بازی فرقی ندارن


_Emma_
ارسال پاسخ

aryan_ :
{1}
باید یه اعترافی بکنم{1}
منم در طفولت یه جنایتکار بودم{7}

سالها بعد دلیلشو فهمیدم
آموزشه هولناک در بچگی توسطه والدین و مدرسه و اطرافیان :-w
ب من گفته بودن حیوونا هیچی نمیفهمن و احساس ندارن
و فقط بوجود اومدن تا ب انسان خدمت کنن
و انسان حقداره هر کاری میخاد باهاشون بکنه
و اینو باور کرده بودم
جوریکه مثله ربات باهاشون برخورد میکردم.....و کمی فکر کنید متوجه میشید ک چ جنایاتی ممکنه با این افکار مرتکب شده باشم
اونموقه این حرکات ب شجاعت تعبیر میشد و ارجو قربه زیادیم داشت
همین آموزشهای عجیب ممکنه باعثه خیلی مشکلات بشن :)

ممنون از اما و سپیده{e}
عکسه دوم :-x


چرا باید بگن حیوونا مثل رباتن؟
چه خطری


ممنون از نظرتون

_Emma_
ارسال پاسخ

arash48 :
جالبه
منم یه دختر یه ساله دارم
عاشق بازی با مورچه هاست




aryan_
ارسال پاسخ


باید یه اعترافی بکنم
منم در طفولت یه جنایتکار بودم

سالها بعد دلیلشو فهمیدم
آموزشه هولناک در بچگی توسطه والدین و مدرسه و اطرافیان
ب من گفته بودن حیوونا هیچی نمیفهمن و احساس ندارن
و فقط بوجود اومدن تا ب انسان خدمت کنن
و انسان حقداره هر کاری میخاد باهاشون بکنه
و اینو باور کرده بودم
جوریکه مثله ربات باهاشون برخورد میکردم.....و کمی فکر کنید متوجه میشید ک چ جنایاتی ممکنه با این افکار مرتکب شده باشم
اونموقه این حرکات ب شجاعت تعبیر میشد و ارجو قربه زیادیم داشت
همین آموزشهای عجیب ممکنه باعثه خیلی مشکلات بشن

ممنون از اما و سپیده
عکسه دوم

arash48
ارسال پاسخ

جالبه
منم یه دختر یه ساله دارم
عاشق بازی با مورچه هاست

_Emma_
ارسال پاسخ

saman11 :
سپیده مورچه خوار{7}




saman11
ارسال پاسخ

سپیده مورچه خوار

_Emma_
ارسال پاسخ

TiaraRezaee :
یعنی من هلاک این جمله م : " من کلا بچه که بودم عاشق حیوونا بودم. البته الانم هستم! "

زحمت کشیدی اما خانم گل، ممنونم ... همچنین سپیده بانو
عکسا هم خوب بودن ... عکس اولی خیلی بامزه بود

ممنونم


_Emma_
ارسال پاسخ

minee :
انقدر جنایتش بد بود یادم رفت عکسارو درست ببینم{17}
عکس 1 و 3 و5 ...خیلی گوگولن..البته همشون خوبن...خسته نباشی اما جان:-x



ممنونم


تیــارا
ارسال پاسخ

یعنی من هلاک این جمله م : " من کلا بچه که بودم عاشق حیوونا بودم. البته الانم هستم! "

زحمت کشیدی اما خانم گل، ممنونم ... همچنین سپیده بانو
عکسا هم خوب بودن ... عکس اولی خیلی بامزه بود

minee
ارسال پاسخ

_Emma_ :
ممنون که وقت گذاشتی مینایی :)

{59}

انقدر جنایتش بد بود یادم رفت عکسارو درست ببینم
عکس 1 و 3 و5 ...خیلی گوگولن..البته همشون خوبن...خسته نباشی اما جان

_Emma_
ارسال پاسخ

behzad12 :
بی زبونن؟؟؟
همچین نیش میزدن .. منم حسابشونو گذاشتم کف دستشون {7}

اونا فقط وقتی نیش میزنن که احساس خطر کنن..
و اینکه نیششون اینقد برای انسان ها خاصیت داره!

ظالم

behzad12
ارسال پاسخ

_Emma_ :
حق هیچ حیوونی نیست که آدمیزاد بیاد و چون بی زبونن مجازاتشون کنه و عذابشون بده :(

بی زبونن؟؟؟
همچین نیش میزدن .. منم حسابشونو گذاشتم کف دستشون

_Emma_
ارسال پاسخ

behzad12 :
حقشون بود {h8}

حق هیچ حیوونی نیست که آدمیزاد بیاد و چون بی زبونن مجازاتشون کنه و عذابشون بده

behzad12
ارسال پاسخ

_Emma_ :
:(
آخه چرا؟ {12}
حیوونای بیچاره :(

ممنون که وقت گذاشتی خوندی بهی :)

حقشون بود

_Emma_
ارسال پاسخ

behzad12 :
مرسی سپیده {7}
مرسی اما {7}

خواهش میکنم

_Emma_
ارسال پاسخ

behzad12 :
{1}{1}

منم اول دبیرستان بودم از این شیرین کاریا میکردم :soot

زنبورا رو اسیر میکردم تو شیشه بهشون آمپول میزدم {1}


آخه چرا؟
حیوونای بیچاره

ممنون که وقت گذاشتی خوندی بهی

_Emma_
ارسال پاسخ

Fereshteh :
جوجه رنگی ها {11}
مورچه ها {11}
سپیده {khak} چیز کُنه {11}
فقط برگرد دستم بهت برسه {4}
خیلی خوب بود {7}
اِمایی :-x
{40}

ممنون از وقتی که گذاشتی



امیدوارم زود برگرده

_Emma_
ارسال پاسخ

icy_heart_delet :
هههههههههه




_Emma_
ارسال پاسخ

agastafa :
جالللللللللب بود ولی آدم باورش نمیشه حیوان هایی زبون بسته جوجه رنگی های بدبخت. ...{kerm}

ممنون از بلاگتون {67}




_Emma_
ارسال پاسخ

minee :
چقدر خشن{11}
سپیده مگه دستم بهت نرسه{58}
این چه کارایی بود:({11}

ممنون که وقت گذاشتی مینایی


_Emma_
ارسال پاسخ

sabaa :
قربونت:-*

ممنون از بلاگت.{59}


behzad12
ارسال پاسخ

مرسی سپیده
مرسی اما

behzad12
ارسال پاسخ



منم اول دبیرستان بودم از این شیرین کاریا میکردم

زنبورا رو اسیر میکردم تو شیشه بهشون آمپول میزدم

Fereshteh
ارسال پاسخ

جوجه رنگی ها
مورچه ها
سپیده چیز کُنه
فقط برگرد دستم بهت برسه
خیلی خوب بود
اِمایی

مهدی
ارسال پاسخ

جالللللللللب بود ولی آدم باورش نمیشه حیوان هایی زبون بسته جوجه رنگی های بدبخت. ...

ممنون از بلاگتون

محمد
ارسال پاسخ

هههههههههه

minee
ارسال پاسخ

چقدر خشن
سپیده مگه دستم بهت نرسه
این چه کارایی بود

_Emma_
ارسال پاسخ

sabaa :
اسمشون سپیده است...هر چی فکر کردم یادم نیومد{trol2}

سپیده جون یوقت عاشق من نشیا{h6}


صبا
ارسال پاسخ

_Emma_ :
{h5}

آره سپیده چه وضعشه؟ {4}

کمی ملایمت کوچکم :)

اسمشون سپیده است...هر چی فکر کردم یادم نیومد

سپیده جون یوقت عاشق من نشیا

_Emma_
ارسال پاسخ

sabaa :
جمله اولش منو کشته :

من از بچگی عاشق حیوونا بودم!:|

اینجوری عاشق میشن؟{h8}در روز عشق معنی عشقم فهمیدیم:d



آره سپیده چه وضعشه؟

کمی ملایمت کوچکم

صبا
ارسال پاسخ

_Emma_ :
راستی

ممنونم که وقت گذاشتی و خوندی {67}

قربونت

ممنون از بلاگت.

صبا
ارسال پاسخ

_Emma_ :
آره روحیش کمی خشنه :soot

منم خودم دلم به حال جوجه رنگیا و مورچه ها سوخت :hey

جمله اولش منو کشته :

من از بچگی عاشق حیوونا بودم!

اینجوری عاشق میشن؟در روز عشق معنی عشقم فهمیدیم

_Emma_
ارسال پاسخ

sabaa :
ممنون اما جان.
ولی داستان این دشمنان محیط زیست و گونه های جانوری رو ننویس:asanesh

راستی

ممنونم که وقت گذاشتی و خوندی

صبا
ارسال پاسخ

_Emma_ :
داستان داستانه صبا جان :)

نمیتونم که ننویسم! {17}

یجور امانته :)

سپبده جان لطف کرد و شرکت کرد.حالا میتونیم کمی نصیحتش کنیم :D

بعله

_Emma_
ارسال پاسخ

sabaa :
ممنون اما جان.
ولی داستان این دشمنان محیط زیست و گونه های جانوری رو ننویس:asanesh

داستان داستانه صبا جان

نمیتونم که ننویسم!

یجور امانته

سپبده جان لطف کرد و شرکت کرد.حالا میتونیم کمی نصیحتش کنیم