توجه !
عضویت در کانال تلگرام همخونه
(کلیک کنید)
بلاگ كاربران
- عنوان خبر :
10.Comic Strip....aO_oselenaaao_Oa
- تعداد نظرات : 41
- ارسال شده در : ۱۳۹۴/۱۱/۲۵
- نمايش ها : 661
من کلا بچه که بودم عاشق حیوونا بودم.
البته الانم هستم!
همیشه جوجه رنگی که میخریدم میذاشتم پشت سه چرخم و تند تند میرفتم که جوجه میفتاد و ضربه مغزی میشد...!
یبار 4سالم بود ساعت ده شب طبق عادت هر شبم رفتم توی کوچه جلوی در با یدونه قوطی کبریت خالی....
و مشغول جمع کردن مورچه شدم( برای سوزوندن!!!!) که یهو بابام اومد.
چند ثانیه نگاهم کرد بعد در و بست رفت تو!
منم ادامه دادم به جمع کردن مورچه...
تا اینکه بعد چند دقیقه دلش سوخت و اومد منو برگردوند تو.
ولی همه مورچه ها رو ریخت تو کوچه.
مجبور شدم فرداش باز مورچه جمع کنم!!
.
.
.
.
.
تشکر از نویسنده:
سپیده جان ممنونم که در داستان نویسی شرکت کردید و این داستان/خاطره را با ما در میان گذاشتید.
شاد و موفق باشید.
نظرات دیوار ها
چرا باید بگن حیوونا مثل رباتن؟ :-/ :(
چه خطری {17}
:d
ممنون از نظرتون {40}
اونا نمیگفتن مثله رباتن.....میگفتن احساس ندارن و عقل ندارن و چیزی نمیفهمن واسه همینه ک ما میخوریمشون!......خب منم فکر میکردم با اسباب بازی فرقی ندارن
باید یه اعترافی بکنم{1}
منم در طفولت یه جنایتکار بودم{7}
سالها بعد دلیلشو فهمیدم
آموزشه هولناک در بچگی توسطه والدین و مدرسه و اطرافیان :-w
ب من گفته بودن حیوونا هیچی نمیفهمن و احساس ندارن
و فقط بوجود اومدن تا ب انسان خدمت کنن
و انسان حقداره هر کاری میخاد باهاشون بکنه
و اینو باور کرده بودم
جوریکه مثله ربات باهاشون برخورد میکردم.....و کمی فکر کنید متوجه میشید ک چ جنایاتی ممکنه با این افکار مرتکب شده باشم
اونموقه این حرکات ب شجاعت تعبیر میشد و ارجو قربه زیادیم داشت
همین آموزشهای عجیب ممکنه باعثه خیلی مشکلات بشن :)
ممنون از اما و سپیده{e}
عکسه دوم :-x
چرا باید بگن حیوونا مثل رباتن؟
چه خطری
ممنون از نظرتون
منم یه دختر یه ساله دارم
عاشق بازی با مورچه هاست
باید یه اعترافی بکنم
منم در طفولت یه جنایتکار بودم
سالها بعد دلیلشو فهمیدم
آموزشه هولناک در بچگی توسطه والدین و مدرسه و اطرافیان
ب من گفته بودن حیوونا هیچی نمیفهمن و احساس ندارن
و فقط بوجود اومدن تا ب انسان خدمت کنن
و انسان حقداره هر کاری میخاد باهاشون بکنه
و اینو باور کرده بودم
جوریکه مثله ربات باهاشون برخورد میکردم.....و کمی فکر کنید متوجه میشید ک چ جنایاتی ممکنه با این افکار مرتکب شده باشم
اونموقه این حرکات ب شجاعت تعبیر میشد و ارجو قربه زیادیم داشت
همین آموزشهای عجیب ممکنه باعثه خیلی مشکلات بشن
ممنون از اما و سپیده
عکسه دوم
جالبه
منم یه دختر یه ساله دارم
عاشق بازی با مورچه هاست
سپیده مورچه خوار
زحمت کشیدی اما خانم گل، ممنونم ... همچنین سپیده بانو
عکسا هم خوب بودن ... عکس اولی خیلی بامزه بود
ممنونم
عکس 1 و 3 و5 ...خیلی گوگولن..البته همشون خوبن...خسته نباشی اما جان:-x
ممنونم
یعنی من هلاک این جمله م : " من کلا بچه که بودم عاشق حیوونا بودم. البته الانم هستم! "
زحمت کشیدی اما خانم گل، ممنونم ... همچنین سپیده بانو
عکسا هم خوب بودن ... عکس اولی خیلی بامزه بود
{59}
انقدر جنایتش بد بود یادم رفت عکسارو درست ببینم
عکس 1 و 3 و5 ...خیلی گوگولن..البته همشون خوبن...خسته نباشی اما جان
همچین نیش میزدن .. منم حسابشونو گذاشتم کف دستشون {7}
اونا فقط وقتی نیش میزنن که احساس خطر کنن..
و اینکه نیششون اینقد برای انسان ها خاصیت داره!
ظالم
بی زبونن؟؟؟
همچین نیش میزدن .. منم حسابشونو گذاشتم کف دستشون
حق هیچ حیوونی نیست که آدمیزاد بیاد و چون بی زبونن مجازاتشون کنه و عذابشون بده
آخه چرا؟ {12}
حیوونای بیچاره :(
ممنون که وقت گذاشتی خوندی بهی :)
حقشون بود
مرسی اما {7}
خواهش میکنم
منم اول دبیرستان بودم از این شیرین کاریا میکردم :soot
زنبورا رو اسیر میکردم تو شیشه بهشون آمپول میزدم {1}
آخه چرا؟
حیوونای بیچاره
ممنون که وقت گذاشتی خوندی بهی
مورچه ها {11}
سپیده {khak} چیز کُنه {11}
فقط برگرد دستم بهت برسه {4}
خیلی خوب بود {7}
اِمایی :-x
{40}
ممنون از وقتی که گذاشتی
امیدوارم زود برگرده
ممنون از بلاگتون {67}
سپیده مگه دستم بهت نرسه{58}
این چه کارایی بود:({11}
ممنون که وقت گذاشتی مینایی
ممنون از بلاگت.{59}
مرسی سپیده
مرسی اما
منم اول دبیرستان بودم از این شیرین کاریا میکردم
زنبورا رو اسیر میکردم تو شیشه بهشون آمپول میزدم
جوجه رنگی ها
مورچه ها
سپیده چیز کُنه
فقط برگرد دستم بهت برسه
خیلی خوب بود
اِمایی
جالللللللللب بود ولی آدم باورش نمیشه حیوان هایی زبون بسته جوجه رنگی های بدبخت. ...
ممنون از بلاگتون
هههههههههه
چقدر خشن
سپیده مگه دستم بهت نرسه
این چه کارایی بود
سپیده جون یوقت عاشق من نشیا{h6}
آره سپیده چه وضعشه؟ {4}
کمی ملایمت کوچکم :)
اسمشون سپیده است...هر چی فکر کردم یادم نیومد
سپیده جون یوقت عاشق من نشیا
من از بچگی عاشق حیوونا بودم!:|
اینجوری عاشق میشن؟{h8}در روز عشق معنی عشقم فهمیدیم:d
آره سپیده چه وضعشه؟
کمی ملایمت کوچکم
ممنونم که وقت گذاشتی و خوندی {67}
قربونت
ممنون از بلاگت.
منم خودم دلم به حال جوجه رنگیا و مورچه ها سوخت :hey
جمله اولش منو کشته :
من از بچگی عاشق حیوونا بودم!
اینجوری عاشق میشن؟در روز عشق معنی عشقم فهمیدیم
ولی داستان این دشمنان محیط زیست و گونه های جانوری رو ننویس:asanesh
راستی
ممنونم که وقت گذاشتی و خوندی
نمیتونم که ننویسم! {17}
یجور امانته :)
سپبده جان لطف کرد و شرکت کرد.حالا میتونیم کمی نصیحتش کنیم :D
بعله
ولی داستان این دشمنان محیط زیست و گونه های جانوری رو ننویس:asanesh
داستان داستانه صبا جان
نمیتونم که ننویسم!
یجور امانته
سپبده جان لطف کرد و شرکت کرد.حالا میتونیم کمی نصیحتش کنیم
صفحات
1 2