متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

بلاگ كاربران

  • عنوان خبر :

    اخييييييي

  • تعداد نظرات : 6
  • ارسال شده در : ۱۳۹۳/۰۵/۲۵
  • نمايش ها : 198

دختر . میدونی فردا عمل قلب دارم ؟      پسر .اره عزیز دلم ......   

 

دختر . منتظرم میمونی؟  

     پسر رویش را به سمت پنجره اطاق دختر برمیدارد تا دختر اشکی که از گونه اش بر زمین میچکد را نبیند وگفت منتظرت میمونم عشقم....

دختر . خیلی دوستت دارم....

پسر .عاشقتم عزیزم.....

.

 

بعد از عمل سختی که دختر داشت و بعد از چندین ساعت بیهوشی کم کم داشت به هوش می امد به ارامی چشم باز کرد ونام پسر را زمزمه کرد وجویای او شد....

پرستار. اروم باش عزیزم تو باید استراحت کنی ....

دختر.ولی اون کجاست؟گفت که منتظرم میمونه به همین راحتی گذاشتو رفت؟

پرستار.در حالی که سرنگ ارامش بخش را در سرم دختر خالی میکرد رو به او گفت.میدونی کی قلبش را به تو هدیه کرده؟

دختر بی درنگ یاد پسر افتاد و اشک از دیدگانش جاری شد...... اخه چرا؟؟؟؟؟!

چرا کسی به من چیزی نگفته بود....بی امان گریه میکرد.....

پرستار.شوخی کردم بابا!!رفته دستشویی الان میاد

ههههههه ههههه هه خووووووووووب سرکار رفتیدا

هه قیافه هارو نگااااااااااااا


به اشتراک بگذارید : google-reader yahoo Telegram
نظرات دیوار ها


hadi1368
ارسال پاسخ

خیلی خوبه که آخر هر قصه ای به خوبی تموم بشه کلاغه هم به خونش برسه....
مرسی

Amir_omidi
ارسال پاسخ

تکراری بود
مرسی

underground
ارسال پاسخ
danger
ارسال پاسخ
NAFAS91713
ارسال پاسخ

manivahid :
باحال بود ممنون

خواهش مي كنم

shabgardetanha
ارسال پاسخ

باحال بود ممنون