متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

بلاگ كاربران


پس کبريت هايت کو؟ پوزخندي زد! گونه اش آتش بود ،سرخ ،زرد گفتم: ميخواهم امشب با کبريتهاي تو ، اين سرزمين را به آتش بکشم!! دخترک نگاهي انداخت ، تنم لرزيد گفت : کبريـــــــــــت هايم را نخريدند! سالهاســـــــــــــت چیز دیگری مي فروشم! مي خـــــــــــــــري؟؟؟!!!

به اشتراک بگذارید : google-reader yahoo Telegram
نظرات دیوار ها


MYRA_AMIR
ارسال پاسخ

مرسی
دلم گرفت
هعییییییییییی روزگار

๓คh๓໐໐໓
ارسال پاسخ

مرســـــــی


tanhaa21
ارسال پاسخ
mj1024
ارسال پاسخ

مرسی