بلاگ كاربران
- عنوان خبر :
پارک ملت مشهد
- تعداد نظرات : 7
- ارسال شده در : ۱۳۹۲/۰۴/۳۱
- نمايش ها : 1261
تو شهربازی پارک ملت مشهد تو صف سورتمه بودیم بلوتوثمو روشن کردم دیدم یه عالمه شماره اومد
به یکیشون که اسمشو نوشته بود یاشار پیام دادم: منم دوستت دارم عزیزم
طرف زنگ زد جواب ندادم پیام داد: تو کدوم یکیشونی
فهمیدم منو با یکی دیگه اشتباه گرفته
گفتم همونیکه داشتی با چشمات میخوردیش
چندتا سوال پرسید منم از خودش اطلاعات میگرفتم و جوابشو میدادم
مثلا میگفت چندسالته گفتم هنوز یاد نگرفتی سن خانومارو نپرسی. به نظرت چند بهم میخوره گفت 23 گفتم نه 21 سالمه
خلاصه نزدیک یک ساعت پیام میداد منم جوابشو میدادم دیگه اخرشب بود حوصلشو نداشتم گفتم شارژم تموم شد شب بخیر. یدفه دیدم دوتومن شارژ به خطم انتقال داده و نوشته ببخشید اگه کمه عزیزم
شب گذشت فرداش منم سرم شلوغ بود و هزارتا کار داشتم. اینم بدجور پیله کرده بود. هرچی بهش میگم به پیر به پیغمبر من پسرم مگه باور میکنه! حتی باهاش صحبت کردم میگفت نه تو خودش نیستی گوشیرو بده به خودش
گفتم پسر عمو بخدا من خودم داشتم جوابتو میدادم شمارتو از رو بلوتوثت برداشتم
گفت: من کار ندارم اصلا پسر باش. اونیکه دیشب با من حرف میزد هرکی هست من دوسش دارم . . .
حالا بیا درستش کن
هنوزم داره پیام میده
مرسیییییی
بگو عروسیتون بیایم
اونیکه دیشب با من حرف میزد هرکی هست من دوسش دارم . . .
چرا با احساسات جوون مردم بازی کردی
تنهایی چیکار کرده باهاش!
عجب سریشیه این دیگه. فک کنم تا تورو سر سفره عقد نشونه ول کن نیست