متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

بلاگ كاربران


 

به دستان پینه بسته اش / موهای سپیدش با


تمسخر نگاه نکن این زن شکسته روزی




دستان نرمی داشت برای آغوش موهایش

 


مثل شب یلدا، برای نوازش و چشمانش به


 

رنگ آسمان،برای عشق بازی حالا در خانه


های مردم ظرف می شوید... لباس پهن

 

می کند...ناسزا می شنود حرف نمی


زند...بغض می کند و شوهرش.... سالها


پیش،زیر یکی از پل های شهر،مرگ را


به  رگهایش تزریق کرد آه افسوس

...

روزی سیندرلای قصه ها بود حالا پیرزنی

 

که باید شکم پنج بچه اش را سیر کند این


فرشته،کار کرد،تن فروشی نکرد بغض می

 

کنم /تیتر می زنم : زنی که "مَرد" بود


به اشتراک بگذارید : google-reader yahoo Telegram
نظرات دیوار ها


alim57
ارسال پاسخ

اما خیلی از زنها هستن که راست راست راه میرندو تا حلقومشونم پره ولی بازم یه جو غیرت و حیا ندارن

Fardin1995
ارسال پاسخ

سلامتی زنان سرپرست خانواده ها

عالی

نه درد دستت..........20