دیوار کاربران


_SahaR_
_SahaR_
۱۳۹۳/۰۷/۱۵

این جاهای خالی که نبودنت را

به رخم می کِشند

چه میدانند

فرهادت شدم ، با تمام زنانگی ام...

و چه شب ها که خواب شیرینت را نمی بینم...

+5


ѕαнαя

amir92
amir92
۱۳۹۳/۰۷/۱۵

باید مغرور بود و دور از دسترس …
باید مبهم بود وسرسنگین…
خاکی که باشی آسفالتت میکنند واز رویت رد میشوند

amir92
amir92
۱۳۹۳/۰۷/۱۵

بی تفاوت باش . . . به جهنم . . . مگر دریا مُرد از بی‌ بارانی ؟!

amir92
amir92
۱۳۹۳/۰۷/۱۵

چه زیبا گفت فریدون فروغی: اگر یاد کسی هستیم این هنر اوست نه هنر ما

+5

bahar134
bahar134
۱۳۹۳/۰۷/۱۵

نـگو شــباهتي نــيـست بـــين ما..

بـختـــــــــــــم..

شـبيه چـشــــــــــمهاي تـوست..

سيـــــــــــاه ...

ariia
ariia
۱۳۹۳/۰۷/۱۵

یافتم روشندلی از گریه های نیمشب
خاطری چون صبح دارم از صفای نیمشب
شاهد معنی که دل سر گشته از سودای اوست
جلوه بر من کرد در خلوت سرای نیمشب
در دل شب دامن دولت به دست آمد مرا
گنج گوهر یافتم از گریه های نیمشب
دیگرم الفت به خورشید جهان افروز نیست
تا دل درد آشنا شد آشنای نیمشب
نیمشب با شاهد گلبن درآمیزد نسیم
بوی آغوش تو آید از هوای نیمشب

nazgol25
nazgol25
۱۳۹۳/۰۷/۱۴

افق تاریـک،

دنیا تـنگ،

نومیدی توان فرساست، می دانم!

ولیکن ره سپردن در سیاهی، رو به سوی روشنی زیباست!

nazgol25
nazgol25
۱۳۹۳/۰۷/۱۴

پیش از من و تو بسیار، بودند و نقش بستند

دیوارِ زندگی را زینگونه یادگاران

وین نغمه ی محبت بعد از من و تو مانَد

تا در زمانه باقیست آوازِ باد و باران

nazgol25
nazgol25
۱۳۹۳/۰۷/۱۴

در زمینی که ضمیرِ من و توست

از نخستین دیدار، هر سخن، هر رفتار

دانه هاییست که می افشانیم

برگ و باریست که می رویانیم

آب و خورشید و نسیمش «مِهـــر» است

گر بدان گونه که بایست به بار آیـَد

زندگی را به دل انگیزترین چهره بیــارایَد...

nazgol25
nazgol25
۱۳۹۳/۰۷/۱۴

در دلِ من چیزیست، مثلِ یک بیشه ی نور

مثلِ خواب دمِ صبح

و چنان بی تابم

که دلم می خواهد، بدوم تا تهِ دشت

بروم تا سرِ کوه

دورها آواییست که مرا می خواند...