بلاگ كاربران
- عنوان خبر :
حواست باشه من ناراحت نشم!
- تعداد نظرات : 18
- ارسال شده در : ۱۴۰۲/۰۹/۱۴
- نمايش ها : 194
به پدر و مادری که روی شخصیت خودشون کار نمیکنن
و با هر اتفاق کوچیکی آشفته میشن، والدین تحریک پذیر گفته میشه
بچههای این نوع پدر و مادرها، به جای اینکه حواسشون روی شناخت خودشون باشه،
تمام تمرکزشون رو به والدین معطوف میکنن که مبادا اونهارو آزار بدن،
به تبعش هیچوقت فرصت نمیکنن به خودشون و احساساتشون بپردازن،
و به همون اندازه از رشد جا میمونن.
این نوع والدین، در واقع کودکان زودرنجی هستن که
فرزندانِ اونها، با رنجهای زودرس، خیلی سریع و بدون طی کردن دوران کودکی، بزرگ میشن،
بزرگهای تو خالی، عیناً شبیه والدینشون!
لطفا!
در جایگاه پدر و مادر؛
روی خودتون کار کنین،
صبوریرو تمرین کنین،
و بزرگمنش بودنرو یاد بگیرین.
و در جایگاه فرزند؛
در کنار اهمیت به والدین،
به خواستهها و احساسات خودتون اهمیت ویژه بدین
و با یاد گرفتن مهارت گفتوگو، مرتبا اونهارو به والدینتون انتقال بدین
شاید از حرف زدن درباره بعضی موضوعات یک بار پشیمون بشین،
اما از حرف نزدن، بارها و بارها پشیمون خواهید شد!
______________________________________
تمام این مطالب در مورد زوجها هم میتونه صدق کنه
مطلب آموزنده ای بود
{H}
ممنونم از حضورت فرنیا جان
مرسی دوست خوبم
مطلب آموزنده ای بود
موافقم
سپاس
{H}
مطلب آموزنده...
موافقم
سپاس
سپاس موافقم
بله پدر و مادر شدن یعنی پذیرفتن مسولیت و گذشت...تمرین دوست داشتن و عمل
پناه و پناهنده...
یعنی بلوغ
شاد و پیروز باشید
{H}{H}
دلم برای خانه ی پدری ام تنگ شده....
•جایی که شیطنت هایم خریدار دارد...
جایی که همه چیز برای حالِ خوب داشتن فراهم است..
•جایی که همیشه در آن بچه ام.. و بچگی کردن هایم جرم نیست،
و اگر ناز کنم، کسی چپ چپ نگاهم نمی کند..
•که پدر و مادرم در کمالِ صحت نفس می کشند... می خندند... و نوازشم می کنند...
•جایی که خوش طعم ترین غذاها وجود دارد...
و هرچه خواستی نمی گویند خودت آماده کن.....! همه چیز بدونِ هیچ منتی مهیاست...
•آنجا که حتی مزه ی نان و ماستش هزار بار از پیتزا پپرونیِ بالای شهرِ اینجا بهتر است..
•همان جایی که هرصبح، بوی عطر گلدان های مادر مشام را می نوازد و صدایِ غُل غلِ سماورش، حالِ آدم راجا می آورد...
•جایی که خواب های از سرِ صبح تا لنگ ظهر عجیب، در آن می چسبد...
•که اگر آدم از سردیِ اولِ صبح ها چنبره زد ، کسی هست که با تمام عشق، پتو رویش بیاندازد....
و خوابِ شبها، هیچ نگرانی و ترسی ندارد ...
•جایی که تماشای برنامه های کودک، آن هم از نوع نوستالژی اش، بیشتر از نوشیدنی های انرژی زا، به آدم انرژی می دهد...
•جایی که هیچ کس در آن، خسته از دنیا نیست...
•آنجا که جنسِ قربان صدقه هایش فرق دارد...!
من دلم همین گوشه از دنیا را تا ابد میخواهد...
کنار پدر و مادری که از لبخندشان تمام باورهایِ مرده ام جان بگیرند...!
نرگس_صرافیان_طوفان
ممنونم از شما
امیدوارم همه خونه ها با وجود پدر و مادر های آگاه، آباد و «امن» و پر برکت باشن
سپاس موافقم
بله پدر و مادر شدن یعنی پذیرفتن مسولیت و گذشت...تمرین دوست داشتن و عمل
پناه و پناهنده...
یعنی بلوغ
شاد و پیروز باشید
دلم برای خانه ی پدری ام تنگ شده....
•جایی که شیطنت هایم خریدار دارد...
جایی که همه چیز برای حالِ خوب داشتن فراهم است..
•جایی که همیشه در آن بچه ام.. و بچگی کردن هایم جرم نیست،
و اگر ناز کنم، کسی چپ چپ نگاهم نمی کند..
•که پدر و مادرم در کمالِ صحت نفس می کشند... می خندند... و نوازشم می کنند...
•جایی که خوش طعم ترین غذاها وجود دارد...
و هرچه خواستی نمی گویند خودت آماده کن.....! همه چیز بدونِ هیچ منتی مهیاست...
•آنجا که حتی مزه ی نان و ماستش هزار بار از پیتزا پپرونیِ بالای شهرِ اینجا بهتر است..
•همان جایی که هرصبح، بوی عطر گلدان های مادر مشام را می نوازد و صدایِ غُل غلِ سماورش، حالِ آدم راجا می آورد...
•جایی که خواب های از سرِ صبح تا لنگ ظهر عجیب، در آن می چسبد...
•که اگر آدم از سردیِ اولِ صبح ها چنبره زد ، کسی هست که با تمام عشق، پتو رویش بیاندازد....
و خوابِ شبها، هیچ نگرانی و ترسی ندارد ...
•جایی که تماشای برنامه های کودک، آن هم از نوع نوستالژی اش، بیشتر از نوشیدنی های انرژی زا، به آدم انرژی می دهد...
•جایی که هیچ کس در آن، خسته از دنیا نیست...
•آنجا که جنسِ قربان صدقه هایش فرق دارد...!
من دلم همین گوشه از دنیا را تا ابد میخواهد...
کنار پدر و مادری که از لبخندشان تمام باورهایِ مرده ام جان بگیرند...!
نرگس_صرافیان_طوفان
ممنون
ممنونم از لطفت خزان جان
مفید ...
ممنون
ساختن شخصیت کودکان خیلی آسان تر از بزرگ سالان و والدین هست
ممنونم از لطف شما
بله همینطورِ و متأسفانه بزرگسالی که رشد نکرده یه وقتایی میشه مربیِ یک کودک!
اونم کودکی که در بدو تولد شخصیت سالمی داره و تنها به آموزش مهارت های زندگی نیاز داره
ولی در اثر همنشینی با بزرگسالان نا آگاه، شخصیتش دستکاری میشه
ولی دست خودم نیست هی مسخره بازیم میگیره اوممم
هر کسی لحن بیان خودش رو داره
شما هم با همون سبک همیشگی به دل میشینی نازنین جان
چیکارت کنیم دیگه باید سوخت و باهات ساخت
مرسی از لطفتون
ممنونم
به نکته خیلی مهمی اشاره کردید.
ساختن شخصیت کودکان خیلی آسان تر از بزرگ سالان و والدین هست
منم هی دلم میخاد از این متنای عارفانه و روانشناسی بگمااا
ولی دست خودم نیست هی مسخره بازیم میگیره اوممم
عالی بود
احسنت