متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

بلاگ كاربران

  • عنوان خبر :

    مسلمان

  • تعداد نظرات : 4
  • ارسال شده در : ۱۳۹۳/۰۳/۱۵
  • نمايش ها : 111


مسلمان ...
جواني با چاقو وارد مسجد شد و گفت : بين شما کسي هست که مسلمان باشد ؟
همه با ترس و تعجب به هم نگاه کردند و سکوت در مسجد حکمفرما شد ،
بالاخره پيرمردي با ريش سفيد از جا برخواست و گفت : آري من مسلمانم
 
جوان به پيرمرد نگاهي کرد و گفت با من بيا ، پيرمرد بدنبال جوان براه افتاد و با هم چند قدمي از مسجد دور شدند،
جوان با اشاره به گله گوسفندان به پيرمرد گفت که ميخواهد تمام آنها را قرباني کند و بين فقرا پخش کند و به کمک احتياج دارد،
پيرمرد و جوان مشغول قرباني کردن گوسفندان شدند و پس از مدتي پيرمرد خسته شد و به جوان گفت
که به مسجد بازگردد و شخص ديگري را براي کمک با خود بياورد.
 
جوان با چاقوي خون آلود به مسجد بازگشت و باز پرسيد : آيا مسلمان ديگري در بين شما هست ؟
افراد حاضر در مسجد که گمان کردند جوان پيرمرد را بقتل رسانده نگاهشان را به پيش نماز مسجد دوختند،
پيش نماز رو به جمعيت کرد و گفت : چرا نگاه ميکنيد ، به عيسي مسيح قسم که با چند رکعت نماز خواندن کسي مسلمان نميشود !!!

به اشتراک بگذارید : google-reader yahoo Telegram
نظرات دیوار ها


afsoon63
ارسال پاسخ

خیلی قشنگ بود.

MYRA_AMIR
ارسال پاسخ

سپاااااااااااااااااس

danial1366
ارسال پاسخ

ای ول داری
واقعا

LaMis
ارسال پاسخ

خیلی زیباســــــــــــــــــــ ممنونم مسعود جان............