دیوار کاربران


brahouei
brahouei
۱۳۹۳/۰۶/۲۳

عقوبت تجاوز به ناموس مردم
آورده اند كه حضرت عیسى (علیه السلام) از گورستانى عبور مى كرد. گورى را دید كه آتش از او شعله ور مى شود. حضرت عیسى (علیه السلام ) دو ركعت نماز به جا آورد و عصا بر گور زد. گور شكافته شد. شخصى را در میان آتش دید.
حضرت عیسى (علیه السلام) گفت : اى مرد چه كرده اى كه بدین عذاب سخت گرفتار شده اى ؟!
آن مرد گفت : یا روح الله ! من مردى بودم كه به ناموس مردم تجاوز مى كردم ، چون وفات كردم و مرا دفن كردند، از حضرت حق خطاب رسید كه وى را بسوزانید. از آن روز تا كنون مرا مى سوزانند.
حضرت عیسى (علیه السلام) نگاهى كرد، مارى سیاه و عظیم الجثه در گور وى دید، پرسید: كه با این مسكین چه مى كنى ؟!
آن مار گفت : تا وى را دفن كردند از وى غایب نبوده ام همراه با زهرى كه اگر قطره اى از آن به رود نیل و فرات بریزد جمله آب ، قاتل شود.
شخص معذب گفت : یا روح الله ! از حق تعالى درخواست كن تا بر من رحم نماید.
حضرت عیسى (علیه السلام) نیز از خداوند طلب رحمت نمود. خطاب رسید كه : هر كه از پس زنان مردم رود ما او را عذابى كنیم كه كس دیگر را چنین عذابى نكرده باشیم ، اما چون تو از ما درخواست رحمت كردى ، ما او را به تو بخشیدیم .
عیسى به آن مرد گفت : مى خواهى كه با من باشى ؟
آن مرد گفت : یا روح الله ! عاقبت چه چیزى است ؟
حضرت عیسى فرمود: عاقبت مرگ است .
آن مرد گفت : نمى خواهم زیرا صد سال است كه مرده ام اما هنوز تلخى جان كندن در كام من است
.

brahouei
brahouei
۱۳۹۳/۰۶/۲۳

عقوبت تجاوز به ناموس مردم
آورده اند كه حضرت عیسى (علیه السلام) از گورستانى عبور مى كرد. گورى را دید كه آتش از او شعله ور مى شود. حضرت عیسى (علیه السلام ) دو ركعت نماز به جا آورد و عصا بر گور زد. گور شكافته شد. شخصى را در میان آتش دید.
حضرت عیسى (علیه السلام) گفت : اى مرد چه كرده اى كه بدین عذاب سخت گرفتار شده اى ؟!
آن مرد گفت : یا روح الله ! من مردى بودم كه به ناموس مردم تجاوز مى كردم ، چون وفات كردم و مرا دفن كردند، از حضرت حق خطاب رسید كه وى را بسوزانید. از آن روز تا كنون مرا مى سوزانند.
حضرت عیسى (علیه السلام) نگاهى كرد، مارى سیاه و عظیم الجثه در گور وى دید، پرسید: كه با این مسكین چه مى كنى ؟!
آن مار گفت : تا وى را دفن كردند از وى غایب نبوده ام همراه با زهرى كه اگر قطره اى از آن به رود نیل و فرات بریزد جمله آب ، قاتل شود.
شخص معذب گفت : یا روح الله ! از حق تعالى درخواست كن تا بر من رحم نماید.
حضرت عیسى (علیه السلام) نیز از خداوند طلب رحمت نمود. خطاب رسید كه : هر كه از پس زنان مردم رود ما او را عذابى كنیم كه كس دیگر را چنین عذابى نكرده باشیم ، اما چون تو از ما درخواست رحمت كردى ، ما او را به تو بخشیدیم .
عیسى به آن مرد گفت : مى خواهى كه با من باشى ؟
آن مرد گفت : یا روح الله ! عاقبت چه چیزى است ؟
حضرت عیسى فرمود: عاقبت مرگ است .
آن مرد گفت : نمى خواهم زیرا صد سال است كه مرده ام اما هنوز تلخى جان كندن در كام من است
.

brahouei
brahouei
۱۳۹۳/۰۶/۲۳

گزارش ویژه: 7 رکوردی که رونالدو خواهد شکست‎

brahouei
brahouei
۱۳۹۳/۰۶/۲۲

در مرد ها حسی هست كه اسمشو میذارن ” غیرت “
و به همون حس در خانم ها میگن “حسادت “
اما ...
من به هردوشون میگم ” عشق “
تا عاشق نباشی
نه غیرتی میشی نه حسود !

brahouei
brahouei
۱۳۹۳/۰۶/۲۲

اعترافات خصوصی آزاده نامداری

کاش سی و هفت، هشت سال بیشتر عمر نکنم

brahouei
brahouei
۱۳۹۳/۰۶/۲۲

منتظران مهدی آگاه باشید!

حسین را منتظرانش کشتند...

brahouei
brahouei
۱۳۹۳/۰۶/۲۲

..

درحدیثی ازییامبرمون داریم:نگاه به نامحرم تیری از تیرهای زهرآگین شیطان است، هركس از ترس خدا از آن بپرهیزد‘خداوند در پاداش ایمانی به او می دهد كه شیرینیش را در قلبش احساس كند.
.

brahouei
brahouei
۱۳۹۳/۰۶/۲۲

نه مرگ آنقدر ترسناک است و نه زندگی آنقدر شیرین که آدمی پای برشرافت خود گذارد.

نهج البلاغه
.

brahouei
brahouei
۱۳۹۳/۰۶/۲۲

آمدم ای شاه ، پناهم بده
خط امانی ز گناهم بده
ای حَرمَت ملجأ در ماندگان
دور مران از در و ، راهم بده
ای گل بی خار گلستان عشق
قرب مکانی چو گیاهم بده
لایق وصل تو که من نیستم
اِذن به یک لحظه نگاهم بده
ای که حَریمت به مَثَل کهرباست
شوق وسبک خیزی کاهم بده
تاکه ز عشق تو گدازم چو شمع
گرمی جان سوز به آهم بده
لشگرشیطان به کمین من است
بی کسم ای، شاه پناهم بده
از صف مژگان نگهی کن به من
با نظری ، یار و سپاهم بده
در شب اول که به قبرم نهند
نور بدان شام سیاهم بده
ای که عطا بخش همه عالمی
جمله ی حاجات مرا هم بده
.

brahouei
brahouei
۱۳۹۳/۰۶/۲۲

تو با اغیار پیش چشمـ من می در سبو کردی
من از بیمـ شماتت گریه پنهان در گلو کردمـ ../
"استاد شهریـــار"