متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

دیوار کاربران


0Arta
0Arta
۱۳۹۳/۰۳/۲۲

اينايى که تو خانواده‌هاى پولدار به دنيا ميان مثل کسايى هستن که بازى کامپيوترى رو با کد تقلب بازى ميکنن. افتخاراتشون حساب نيست

shahryar_2012
shahryar_2012
۱۳۹۳/۰۳/۲۱

˙•▪●●▪•˙˙•▪●●▪•˙˙•▪●●▪•˙˙•▪●●▪•˙˙•▪●●▪•˙˙•▪●●▪•˙˙•▪●●▪•˙˙•▪●●▪•˙˙•▪●●▪•˙˙•▪●●▪•˙

دختر که باشی: اگر زیبا باشی عطسه کردنت را هزار نفر لایک میکنند اما قیافه که نداشته باشی عاشقانه ترین احساساتت خریدار ندارد.
پسر که باشی اگه پولدار باشی قیافه ی زشتت از گلزار هم خوشگل تر دیده میشود ؛ بی پول باشی فقط کامنت آگهی ترحیمت لایک میخورد.
و این حقیقت جامعه ی ماست !

˙•▪●●▪•˙˙•▪●●▪•˙˙•▪●●▪•˙˙•▪●●▪•˙˙•▪●●▪•˙˙•▪●●▪•˙˙•▪●●▪•˙˙•▪●●▪•˙˙•▪●●▪•˙˙•

shahryar_2012
shahryar_2012
۱۳۹۳/۰۳/۱۹

✤✤✤✤✤✤✤✤✤✤✤✤✤✤✤✤✤✤✤✤✤✤✤✤✤✤✤✤✤✤✤✤✤✤✤✤✤✤✤✤✤✤✤✤✤

░░░░░░░░░░░░░░░░░░(((ﺧــــــﺪﺍﻭﻧــﺪﺍ )))░░░░░░░░░░░░░░░░░░░
امضا ﮐﻦ…..ﺑﻪ ﯾﮑﺘﺎﯾﯽ ﺍﺕ ﻗﺴﻢ ﮐﻢ ﺍﻭﺭﺩﻩ ﺍﻡ….ﺑﺎﺯﮐﻦ ﻧﺎﻣﻪ ﺭﺍ….ﺍﺳﺘﻌﻔﺎﯼ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ ﺍﺯ ﺯﻣﯿﻨﺖ…….ﻣﺒﺎﺭﮎ ﺧﻮﺩﺕ ﺑﺎﺷﺪ…☑...☐

✤✤✤✤✤✤✤✤✤✤✤✤✤✤✤✤✤✤✤✤✤✤✤✤✤✤✤✤✤✤✤✤✤✤✤✤✤✤✤✤✤✤✤✤✤

shahryar_2012
shahryar_2012
۱۳۹۳/۰۳/۱۵

دختری زیبا بود اسیر پدری عیاش، که درآمدش فروش شبانه ی دخترش بود.

دخترک رروزی گریزان از منزل پدری نزد حاکم پناه گرفت و قصه ی خود را بازگو کرد

حاکم دختر را نزد زاهد شهر امانت سپرد که در امان باشد...

اما جناب زاهد هم همان شب اول دختر را...... .

نیمه شب دختر به جنگل گریخت و چهار پسر مست او را اطراف کلبه ی خود یافتند

و پرسیدند با این وضع اینجا چه میکنی؟؟

دختر از ترس حیوانات بیشه و جانش گفت:

آری، پدرم آن بود و زاهد از خیره حاکم چنان، بیپناه ماندم...

پسرها با کمی فکر و مکس و دیدنه دختره نیمه برهنه او را گفتند:

تو برو در منزل ما بخواب ما نیز میآییم.

دختر ترسان از اینکه با این چهار پسره مست تا صبح چگونه بگذراند در کلبه خوابش برد.

صبح که بیدار شد دید بر زیر و برش چهار پوستین برای حفظ سرما هست

و چهار پسر بیرون کلبه از سرما مرده اند.....

بازگشت و بر در دروازه شهر داد زد:

"از قضا روزی اگر

حاکم این شهر شدم

خون صد شیخ به یک

مست فدا خواهم کرد..."


bahar134
bahar134
۱۳۹۳/۰۳/۱۳

http://www.hamkhone.ir/member/7110/blog … bahar134-/
مهمون صندلیه داغ منم.هووووووووووووووووووووووووووووووووورااااااااااا..........

shahryar_2012
shahryar_2012
۱۳۹۳/۰۳/۱۲

خدایا

خوشبختی را دیروز به حراج گذاشتند

حیف که من زاده ی امروزم

خدایا...

جهنمت فرداست

پس چرا امروز میسوزم!؟؟

aryan_
aryan_
۱۳۹۳/۰۳/۱۲

هر چند ز حال خود خبردار نی ام

بیهوده تماشاگر گلزار نی ام

بر حاشیه ی کتاب، چون نقطه ی شک

بیکار نی ام

اگرچه در کار نی ام

mrb62
mrb62
۱۳۹۳/۰۳/۱۲

بايد باور كنيم

تنهايي

تلخ ترين بلاي بودن نيست،

چيزهاي بدتري هم هست،

روزهاي خسته اي كه در خلوت خانه پير مي شوي...

و سال هايي

كه ثانيه به ثانيه از سر گذشته است.

تازه

تازه پي ميبرم

كه تنهايي

تلخ ترين بلاي بودن نيست،

چيزهاي بدتري هم هست:

arasho21
arasho21
۱۳۹۳/۰۳/۱۰

راه ما شیرین تهش اینقد شیرین که فرهادم بشنوه از سرو بدنش میریزه پشم میره یه گوشه میشینه لش غصه میخوره میریزه اشک نسخ میگیره تیریپ خشم بار میزنه پشت سرهم از دست میره نقطه سر خط.....

parham36
parham36
۱۳۹۳/۰۳/۰۷

دوستان خوبم سلام ي مطلب جديد گذاشتم ممنون ميشم بخونيد و نظر بديد

http://www.hamkhone.ir/member/39082/blog/view/119364--/

ممنون از محبتتون ....