متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

بلاگ كاربران

  • عنوان خبر :

    گذر عمر

  • تعداد نظرات : 11
  • ارسال شده در : ۱۳۹۳/۰۳/۲۴
  • نمايش ها : 137

نمیدانم این عمر تو دانی به چه سانی طی شد ؟

 

پوچ  بس تند چنان با دمان ... همه تقصیر من است ...!

 

این که خود میدانم که نکردم فکری ... که تامل ننمودم روزی

 

ساعتی یا انکه چه سان میگذرد عمر گران !

 

کودکی رفت به بازی به فراغت به نشاط . فارغ از نیک و بد و مرگ و حیات

 

همه گفتند کنون تا بچه است بگذارید بخندد شادان که پس از دگرش فرصت

 

خندیدن نیست . بایدش نالیدن !

 

نوجوانی سپری گشت به بازی به فراغت به نشاط فازغ از نیک و بدو مرگ و

 

حیات !

 

همه گفتند کنون جوان است هنوز بگذارید جوانی بکند بهره از عمر برد کامرانی

 

بکند بگذارید که خوش باشد و مست ...

 

بعد از این باز مرا عمری هست ؟؟

 

یک نفر بانگ براورد که او اکنون باید فکر فردا بکند

 

دیگری اوا داد که چو فردا بشود فکر فردا بکند

 

سومی گفت همان گونه که دیروزش رفت بگذرد امروزش همچنین فردایش

 

بعد از این باز نفهمیدم من که به چه سان دی بگذشت ان همه قدرت و نیروی

 

عظیم به چه ها مصرف گشت

 

نه تفکر نه تعمق و نه اندیشه دمی عمر بگذشت . من نفهمیدم و کس نیز مرا

 

هیچ نگفت !!!

 

مدت عهد شباب میتوانست مرا تا بخدا پیش برد . لیک بیهوده تلف گشت جوانی

 

هیهات !

 

ان کسانی که نمیدانستند جوانی یعنی چه راهنمایم بودندکه فقط فکر خوردن

 

باشم فکر گشتن باشم فکر تامین معاش فکر یک زندگی بی جنجال فکر همسر

 

باشم

 

کس مرا هیچ نگفت زندگی خوردن نیست زندگی ثروت نیست زندگی داشتن

 

همسر نیست . زندگی فکر خود بودن و غافل ز جهان نیست ...

 

حال فهمیدم هدف زیستن این است رفیق ....

 

من شدم خلق که با عزمی جزم پای بند هواها گسلم

 

پای در راه حقایق بنهم ... با دلی اسوده فارغ از شهوت و از و حسد و کینه و

 

بخل... مملو از عشق و جوانمردی و زهد در ره کشف حقایق کوشم

 

شربت امید و شهامت نوشم

 

زره جنگ برای بد و نا حق پوشم ره نمایم به همه گر چه سراپا سوزم

 

من شدم خلق که مثمر باشم نه چنین زاید و بی جوش و خروش

 

عمر بر باد و به حسرت خاموش !

 

ای صد افسوس که چون عمر گذشت معنی اش فهمیدمکه این سه روز از عمر

 

به چه ترتیب گذشت...

 

کودکی بی حاصل ... نوجوانی باطل ... وقت پیری غافل ...

 

به عبارتی دیگر

 

کودکی در غفلت ... نوجوانی شهوت... در کهولت حسرت ...

به اشتراک بگذارید : google-reader yahoo Telegram
نظرات دیوار ها


AZAD
ارسال پاسخ

تشکر

ebsa
ارسال پاسخ

همان گونه که دیروزش رفت بگذرد امروزش همچنین فردایش

عالی بود دوستم

LaMis
ارسال پاسخ

مرسی عزیزم

Amir_ehsan
ارسال پاسخ
Amir_ehsan آنلاين


peida
ارسال پاسخ

ممنون

LaMis
ارسال پاسخ

خیلی قشنگ بود ممنونم عزیزم

amir92
ارسال پاسخ

مرسی

qwer
ارسال پاسخ

sia_30a :
ممنون .خیلی زیبا بود واقعا عااااااااااااااااااااااااالی بود.اگر همه اینطوری فکر میکردیم الان هم وضعیت زندگی شخصیمون خوب بود همه جامعه و هم کشورمون سربلند بود گرچه همین الان هم سربلندیم و خوشحال که توی ایران عزیز زندگی میکنیم
من شدم خلق که با عزمی جزم پای بند هواها گسلم



پای در راه حقایق بنهم ... با دلی اسوده فارغ از شهوت و از و حسد و کینه و



بخل... مملو از عشق و جوانمردی و زهد در ره کشف حقایق کوشم

{69}

تشکر از حضورتون

sia_30a
ارسال پاسخ

ممنون .خیلی زیبا بود واقعا عااااااااااااااااااااااااالی بود.اگر همه اینطوری فکر میکردیم الان هم وضعیت زندگی شخصیمون خوب بود همه جامعه و هم کشورمون سربلند بود گرچه همین الان هم سربلندیم و خوشحال که توی ایران عزیز زندگی میکنیم
من شدم خلق که با عزمی جزم پای بند هواها گسلم



پای در راه حقایق بنهم ... با دلی اسوده فارغ از شهوت و از و حسد و کینه و



بخل... مملو از عشق و جوانمردی و زهد در ره کشف حقایق کوشم


samira73
ارسال پاسخ

عالی بود
لاااااااااااااااااااایک
خوشمان آمد

shabgardetanha
ارسال پاسخ

آره واقعاً مرسی ممنون