بلاگ كاربران



بهترین مترجم کسی است که:
سکوت دیگران را ترجمه کند!
شاید سکوتی تلخ گویای دوست داشتنی شیرین باشد…

 

 

لحظه لحظه زندگی را سپری میکنیم تا به خوشبختی برسیم ٬

غافل ازاینکه خوشبختی در همون لحظه ای بود که سپری شد.

 

دموکراسی می گوید : رفیق حرفت را خودت بزن ،نانت را من می خورم!

مارکسیسم می گوید: نانت را خودت بخور ، حرفت را من می زنم!

فاشیسم می گوید : نانت را من میخورم ، حرفت را هم من می زنم ، تو فقط برای من کف بزن!

اسلام حقیقی می گوید: نانت را خودت بخور ، حرفت را هم خودت بزن ، من برای اینم که به حق برسی!

اسلام دروغین می گوید:تو نانت را بیاور بده به ما،ما قسمتی از آن را جلویت می اندازیم و تو حرف بزن ... اما حرفی را که ما می گوییم!

 



هی به این فکر میکنم که ما در اینجا عرق میریزیم و وضعمان این است

و انها در انجا عرق میخورند و وضعشان آن ...
نمیدانم مشکل در نوع عرق هاست یا در خوردن و ریختن ما!!!




 در شهری که خورشید را به قیمت شمعی نمی خرند ،پروانه شدن یعنی تباهی !


نه مرگ آنقدر ترسناک است و نه زندگی آنقدر شیرین که آدمی ، پای بر شرافت خود بگذارد

 



زنی که زیبایی اندیشه پیدا کرده باشد    زیبایی بدنش را نشان نمی دهد.....


خداوند مي فرمايند :هرگاه بنده اي مرا مي خواند


 آن چنان به سخنان او گوش مي دهم
 كه انگار بنده و آفريده ای جز او ندارم
 اما شگفتا!!!
بنده ام همه را طوري مي خواند
 كه انگار همه خداي او هستند

  جز من


اگر در صحنه حق و باطل نیستی، اگر شاهد عصر خودت و شهید حق بر باطل نیستی، هر جا كه میخواهی باش. چه به شراب نشسته و چه به نماز ایستاده. هر دو یكیست


"1" فقر

میخواهم بگویم ......
فقر همه جا سر میكشد .......
فقر ، گرسنگی نیست ، عریانی هم نیست ......
فقر ، چیزی را " نداشتن " است ، ولی ، آن چیز پول نیست ..... طلا و غذا نیست .......
فقر ، همان گرد و خاكی است كه بر كتابهای فروش نرفتهء یك كتابفروشی می نشیند ......
فقر ، تیغه های برنده ماشین بازیافت است ،‌ كه روزنامه های برگشتی را خرد میكند ......
فقر ، كتیبهء سه هزار ساله ای است كه روی آن یادگاری نوشته اند .....
فقر ، پوست موزی است كه از پنجره یك اتومبیل به خیابان انداخته میشود .....
فقر ، همه جا سر میكشد ........
فقر ، شب را " بی غذا " سر كردن نیست ..
فقر ، روز را " بی اندیشه" سر كردن است      (دکتر علی شریعتی)

 

دیروز همسایه ام از گرسنگی مرد ، در عزایش گوسفندها سربریدند ( دکتر علی شریعتی )

 



به اشتراک بگذارید : google-reader yahoo Telegram
نظرات دیوار ها


mansourmansour
ارسال پاسخ

ممنون خیلی خوب بود راستش من میخواستم همچین بلاگی بزنم که دیدم شما زحمتشو کشیدید منم شرعتی رو دوست دارم چون مردی آزاد و واقع بین بود

ahoo68
ارسال پاسخ

دست دردنکنه

melisa456
ارسال پاسخ

خیلی زیبا

Black
ارسال پاسخ

روحش شاد

fatima75
ارسال پاسخ

ممنون از زحماتت!!!!!

REYHANAK
ارسال پاسخ

عـــــــــــــــــــــــــــــــــــالی بود

eshghferesh
ارسال پاسخ

ایول مر6+24

Maryam1360
ارسال پاسخ

دست گلت دردنکنه