دیوار کاربران


rosva
rosva
۱۳۹۳/۰۱/۳۱

دیگه دلم نه پول میخواد
نه آغوش
نه مهمونی
نه حتی آینده
دلم بچگیمو میخواد...
پاهای شنی
دستای کاکائویی
دلم میخوادوقتی بلال میخورم کل صورتم زغالی شه
بستنی و پفک و لواشک رو باهم بخورم
غروبای بعضی روزا فقط منتظر "آنشرلی" باشم
ولم کنی تا صبح تو شهر بازی بمونم
مادرم که نماز میخونه برم جلوش اینقد ادا در بیارم تا بخنده
نمازشو بشکنه و بعدش فرار کنم
بزرگترین اشتباهم این بود که آرزو کردم بزرگ شم

sahar2014
sahar2014
۱۳۹۳/۰۱/۳۱

آسمانی پر از ستاره، دشتی پر از گل،
تقدیم به آنی كه بهشت زیر پایش جا دارد
به مادرم…
كه مهرش تا ابد در دلم جای دارد.

sahar2014
sahar2014
۱۳۹۳/۰۱/۳۱

مامان مهربونم، آهنگ صدایت، زیباترین ترانه زندگی‌ام، نفس هایت، تنها بهانه نفس كشیدنم و وجودت تنها دلیل زنده بودنم شد. روزت مبارك.

rosva
rosva
۱۳۹۳/۰۱/۳۱

دوست داشتن به حرف نیست….!!
به وقتیه که برات میذاره،
به ارزشیه که برات قائل میشه،
به دلگرمیه که بهت میده،
اما وقتی طرفت همش نیست!!
وقتی تو توی لحظه لحظه زندگیت تنهایی..
این دوست داشتن نیست!!
“دوست داشتن”این نیست که جاخالی هاشون رو باتو پر کنند! اینه که بخاطرتو…” جاخالی کنند”.!!!

Aryan9919
Aryan9919
۱۳۹۳/۰۱/۲۹

اگر مثل گاو گنده باشي،ميدوشنت، اگر مثل خر قوي باشي،بارت مي كنند، اگر مثل اسب دونده باشي،سوارت مي شوند.... فقط از فهميدن تو مي ترسند .." دکتر علی شریعتی "

Artaan
Artaan
۱۳۹۳/۰۱/۲۹

حرف های زیادی داری

سکوت علامت چیست

نمی دانم علامت رضایت است

یا همان جواب ابلهان خاموشی است

معنی جدیدی به سکوت داده ای

سکوتت را می فهمم

یعنی انتظار



++5++

sahar2014
sahar2014
۱۳۹۳/۰۱/۲۹

آیا برده هستی؟
پس دوست نتوانی بود
آیا خودکامه هستی؟
پس دوستی نتوانی داشت
در زن دیر زمانی است که برده ای و خودکامه ای نهان گشته اند از این رو زن را توان دوستی نیست او عشق را می شناسد و بس . فردریش نیچه

sahar2014
sahar2014
۱۳۹۳/۰۱/۲۹

هی فلانی! زندگی شاید همین باشد؟!!

یک فریب ساده و کوچک

آن هم از دست عزیزی که تو دنیا را

جز برای او و جز با او نمی خواهی.

من گمانم زندگی باید همین باشد. ...مهدی اخوان ثالث

sahar2014
sahar2014
۱۳۹۳/۰۱/۲۸

چقدر خوشحال بود شیطان
گمان میکرد فریب داده است مرا !
نمیدانست تو پرسیده بودی :
مرا بیشتر دوست داری یا ماندن در بهشت را ؟

sahar2014
sahar2014
۱۳۹۳/۰۱/۲۸

زمان گذشت بدون توجه به چیزهای کوچکی که کم هم نبودند
چیزهای کوچکی که حداقل می توانستند تحمل کردن زندگی را آسان تر کنند
گاهی فرصت نبود
گاهی حوصله
و من خیلی دیر این را فهمیدم
خیلی دیر
هر چند که شاید هنوز هم پشت این همه سیاهی
کسی ، چیزی پیدا شود که نام من را از یاد نبرده باشد