دیوار کاربران


rosva
rosva
۱۳۹۳/۰۲/۰۵

دختره از تهران پست گذاشته : واااااای خدای من یه
مارمولک تو اتاقمه 574 تا لایک خورده 1743 تا کامنت .
87 نفر از اصفهان برای کمک رسانی راهی تهران شدند .
115 نفر از اهواز برای کمک رسانی راهی تهران شدند .
حوزه علمیه قم 3 روز تعطیل رسمی اعلام کرد .
جالب اینجاست که راهیان نور نیز مسیر خود را به سوی تهران
تغییر دادند :
بعد پسره پست گذاشته : دوستان گلم من
سرطان گرفتم و تا دو هفته دیگه بیشتر بین شما نیستم .
2 تا لاایک خورده ،یه نفر هم کامنت گذاشته آبمیوه بخور
خوب میشی!!

sahar2014
sahar2014
۱۳۹۳/۰۲/۰۴

ﻣﻌﻠﻢ ﺍﺳﻢ ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯ ﺭﺍ ﺻﺪﺍ ﻛﺮد
ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯ ﭘﺎﻱ ﺗﺨﺘﻪ ﺭﻓﺖ ، ﻣﻌﻠﻢ ﮔﻔﺖ: ﺷﻌﺮ ﺑﻨﻲ ﺁﺩﻡ ﺭﺍ ﺑﺨﻮﺍﻥ

ﺩﺍﻧﺶﺁﻣﻮﺯ ﺷﺮﻭﻉ ﻛﺮد

ﺑنی ﺁﺩﻡ ﺍﻋﻀﺎﻱ ﻳک پیکرﻧد
ﻛﻪ ﺩﺭ ﺁﻓﺮﻳﻨﺶ ﺯ ﻳﻚ ﮔﻮﻫﺮﻧﺪ
ﭼﻮ ﻋﻀﻮﻱ ﺑﻪ ﺩﺭﺩ ﺁﻭﺭﺩ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭ
ﺩﮔﺮ ﻋﻀﻮﻫﺎ ﺭﺍ ﻧﻤﺎﻧﺪ ﻗﺮﺍﺭ
ﺑﻪ ﺍﻳﻨﺠﺎ ﻛﻪ ﺭﺳﻴﺪ ﻣﺘﻮﻗﻒ ﺷﺪ ،ﻣﻌﻠﻢ ﮔﻔﺖ: ﺑﻘﻴﻪ ﺍﺵ ﺭﺍ ﺑﺨﻮﺍﻥ! ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯ ﮔﻔﺖ: ﻳﺎﺩﻡ ﻧﻤﻲ ﺁﻳﺪ ، ﻣﻌﻠﻢ ﮔﻔﺖ: ﻳﻌﻨﻲ
ﭼﻲ ؟ﺍﻳﻦ ﺷﻌﺮ ﺳﺎﺩﻩ ﺭﺍ ﻫﻢ ﻧﺘﻮﺍﻧﺴﺘﻲ ﺣﻔﻆ ﻛﻨﻲ؟! ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯ ﮔﻔﺖ:ﺁﺧﺮ ﻣﺸﻜﻞ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﻣﺮﻳﺾ ﺍﺳﺖ ﻭ
ﮔﻮﺷﻪ ﻱ ﺧﺎﻧﻪ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ ،ﭘﺪﺭﻡ ﺳﺨﺖ ﻛﺎﺭ ﻣﻴﻜﻨﺪ ﺍﻣﺎ ﻣﺨﺎﺭﺝ ﺩﺭﻣﺎﻥ ﺑﺎﻻﺳﺖ، ﻣﻦ هم ﺑﺎﻳﺪ دستفروشی بکنم ﻭ
هم ﻫﻮﺍﻱ ﺧﻮﺍﻫﺮ ﺑﺮﺍﺩﺭﻫﺎﻳﻢ ﺭﺍ ﻫﻢ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻢ ﺑﺒﺨﺸﻴﺪ، ﻣﻌﻠﻢ ﮔﻔﺖ: ﺑﺒﺨﺸﻴﺪ ﻫﻤﻴﻦ؟!ﻣﺸﻜﻞ ﺩﺍﺭﻱ ﻛﻪ ﺩﺍﺭﻱ ﺑﺎﻳﺪ
ﺷﻌﺮ ﺭﻭ ﺣﻔﻆ ﻣﻴﻜﺮﺩﻱ ﻣﺸﻜﻼﺕ ﺗﻮ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻣﺮﺑﻮﻁ ﻧﻤﻴﺸﻪ! ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻟﺤﻈﻪ ﺩﺍﻧﺶﺁﻣﻮﺯ ﮔﻔﺖ:

ﺗﻮ ﻛﺰ ﻣﺤﻨﺖ ﺩﻳﮕﺮﺍﻥ ﺑﻲ ﻏﻤﻲ

ﻧﺸﺎﻳﺪﻛﻪ ﻧﺎﻣﺖ ﻧﻬﻨﺪ ﺁﺩمی

amir107
amir107
۱۳۹۳/۰۲/۰۴

من بودم… تو… و یک عالمه حرف…

و ترازویی که سهم تو را از شعرهایم نشان میداد!

کاش بودی و می فهمیدی وقت دلتنگی یک آه چقدر وزن دارد…

تو را دارم ای گل جهان با من است

تو تا با منی جان جان با من است

چو می تابد از دور پیشانی ات

کران تا کران آسمان با من است

اگر هیچوقت بعد از هر لبخندی خدا را شکر نمیکنید

حقی نخواهید داشت بعد از هر اشکی از او گله مند باشید

AMIR9334
AMIR9334
۱۳۹۳/۰۲/۰۴

عمیق ترین درد زندگی مردن نیست،،،،بلکه نداشتن کسیست که الفبای دوست داشتن را برایت تکرار کند و تو از او رسم محبت بیاموزی ،،،،

maryam1352
maryam1352
۱۳۹۳/۰۲/۰۲

من..؟
چه دو حرفی وسوسه انگیزیست....
این من! نه زیبا نه مهربان... نه عاشق و نه محتاج نگاهی...!
فراری از دختران آهن پرست و پسران مانکن پرست...
فقط برای خودم هستم ... خود خودم! مال خودم! صبورم وعجول!!!
سنگین...سرگردان ... مغرور...قانع.... با یک پیچیدگی ساده و مقداری بی حوصلگی زیاد...!!!
و برای تویی که چهره های رنگ شده را می پرستی نه سیرت آدمی؛ هیچ ندارم
راهت را بگیر و برو
حوالی ما توقف ممنوع است!

Amirtaha
Amirtaha
۱۳۹۳/۰۲/۰۲

اعتراف ميكنم يه بار كه بچه بودم تو شامپو نرم كننده هر چى

گير آوردم (از قبيل ادويه جات و انواع شوينده ها) توش خالى كردم بعد گذاشتم سر جاش

بعدش هركى ازش استفاده ميكرد ميگفت چقدر موهاش نرم تر شده.

منم يه حس مخترع بودن بهم دست داده بود

تا روزى كه موى تمام اعضايه خانواده شروع به ريزش كرد و همه چى لو رفت

منم كه بعد يه هفته به وساطت عمم تونستم برم خونه ولى

مجبورم كردن تا آخر اون شامپو رو استفاده كنم

hamidreza1357
hamidreza1357
۱۳۹۳/۰۲/۰۲

باران باش و ببار نپرس پیاله های خالی از آن کیست !

هوا سرد است...

هوا سرد است

اما نه به سردی دستهای تو

این بار به جای آسمان

چشمان من بارانی است

و تو بر خلاف همیشه

که زیر باران راه رفتن را دوست داشتی

زیر باران چشمان من

چتر میگیری

و نه مثل همیشه که زیر باران قدم زدن را

می پسندیدی

اینبار خیلی مشتاق و بی حوصله از آن

می گریزی

هوا سرد است

اما نه به سردی دستهای تو

sahar2014
sahar2014
۱۳۹۳/۰۲/۰۱

در زبان انگلیسی واژه های
FriEND ( دوست )
BoyfriEND ( دوست پسر )
GirlfriEND (دوست دختر )
BestFriEND (بهترین دوست)
همگی سه حرف END (خاتمه) را بهمراه دارند...
اما کلمه FamILY (خانواده)
سه حرف" ILY" را دارد که همان مخفف
"I Love You" می باشد ,,
و جالب است بدانید FAMILY= Father And Mother I Love You

sahar2014
sahar2014
۱۳۹۳/۰۲/۰۱

خسته ام میفهمید؟

خسته از آمدن و رفتن و آوار شدن

خسته از منحنی بودن و عشق

خسته از حس غریبانۀ این تنهایی

بخدا خسته ام از اینهمه تکرار سکوت

بخدا خسته ام از این همه لبخند دروغ

بخدا خسته ام از حادثۀ صاعقه بودن در باد

همۀ عمر دروغ،


گفته ام من به همه

گفته ام

عاشق پروانه شدم

واله و مست شدم از ضربان دل گل

شمع را میفهمم

کذب محض است،

دروغ است،دروغ

من چه میدانم از،

حس پروانه شدن

من چه میدانم گل،

عشق را میفهمد؟

یا فقط دلبریش را بلد است؟
من چه میدانم شمع،

واپسین لحظۀ مرگ،

حسرت زندگیش پروانه است؟

یا هراسان شده از فاجعۀ نیست شدن؟

به خدا من همه را لاف زدم

بخدا من همۀ عمر به عشاق حسادت کردم

باختم من همۀ عمر دلم را،

به سراب

باختم من همۀ عمر دلم را،

به شب مبهم و کابوس پریدن از بام

باختم من همۀ عمر دلم را،

به هراس تر یک بوسه به لبهای خزان

بخدا لاف زدم،

من نمیدانم عشق،

رنگ سرخ است؟

آبیست؟
یا که مهتاب هر شب، واقعاً مهتابیست

عشق را در طرف کودکیم،

خواب دیدم یکبار

خواستم صادق و عاشق باشم

خواستم مست شقایق باشم

خواستم غرق شوم،

در شط مهر و وفا

اما حیف،

حس من کوچک بود

یا که شاید مغلوب،

پیش زیبایی ها

بخدا خسته شدم،

میشود قلب مرا عفو کنید؟

و رهایم بکنید،

تا تراویدن از پنجره را درک کنم!؟

تا دلم باز شود

خسته ام درک کنید

میروم زندگیم را بکنم،

میروم مثل شما،

پی احساس غریبم تا باز،

شاید عاشق بشوم

sahar2014
sahar2014
۱۳۹۳/۰۲/۰۱

عشقبازی به همین آسانی است...

که گلی با چشمی
بلبلی با گوشی
...رنگ زیبای خزان با روحی
...نیش زنبور عسل با نوشی
کارهمواره باران با دشت
برف با قله کوه
رود با ریشه بید
باد با شاخه و برگ
ابر عابر با ماه
چشمه ای با آهو،برکه ای با مهتاب
و نسیمی با زلف
دو کبوتر با هم
وشب و روز و طبیعت با ما

عشقبازی به همین آسانی است