توجه !
عضویت در کانال تلگرام همخونه
(کلیک کنید)
بلاگ كاربران
- عنوان خبر :
جای او پر نشد.................
- تعداد نظرات : 6
- ارسال شده در : ۱۳۹۳/۰۳/۲۱
- نمايش ها : 228
خیلی چاق بود. پای تخته که می رفت ، کلاس پر می شد از نجوا.تخته را که پاک می کرد ،بچه ها ریسه می رفتند و او با صورت گوشتالو و مهربانش فقط لبخند می زد.آن روز معلم با تأنی وارد کلاس شد. کلاس غلغله بود.یکی گفت:«خانم اجازه!؟گلابی بازم دیر کرده.»
و شلیک خنده کلاس را پر کرد.معلم برگشت.چشمانش پر از اشک بود.آرام و بی صدا آگهی ترحیم را بر سینه سرد دیوار چسباند.لحظاتی بعد صدای گریه دسته جمعی بچه ها در فضا پیچید و جای خالی او را هیچ کس پر نکرد...
نظرات دیوار ها
عشقم مرررررررسی ک نظر دادی
همیشه در لحظه ای قدر اطرافیانش را میداند که...
او را در قبر...بی جان می بیند...
واقعا
مرسی بابت نظرت
مرسی
مرسی ک نظر دادی
مرسی
انسان...
همیشه در لحظه ای قدر اطرافیانش را میداند که...
او را در قبر...بی جان می بیند...