دیوار کاربران


stvjey68
stvjey68
۱۳۹۲/۰۵/۰۵

تمام خستگی هایت را یک جا می خرم

تو فقط قول بده

صدای خنده هایت را به کسی نفروشی...!

emo
emo
۱۳۹۲/۰۵/۰۵

بردار زاده ام کلاس اوله! تکلیفش این بود که از ۱تا۱۰رو بنویسه،
یه عدد مینویسه دراز میکشه دوباره یه عدد مینویسه،کارتون میبینه؛ بهش میگم اینجوری تا صبح تموم نمیشه! میگه عمو خسته میشم! میفهمی؟ خستـه

emo
emo
۱۳۹۲/۰۵/۰۵

افرادی که ازدواج میکنند دو دسته اند:
آنهایی که از جانشان سیر شدند و آنهایی که قصد جان دیگری را دارند

hamid_0_1
hamid_0_1
۱۳۹۲/۰۵/۰۵


sajadss1
sajadss1
۱۳۹۲/۰۵/۰۵

و من هنوز عاشقم

آنقدر که می توانم هر شب

بدون آنکه خوابم بگیرد

از اول تا آخر بی وفایی هایت را بشمارم

و دست آخر همه را فراموش کنم

mehran7
mehran7
۱۳۹۲/۰۵/۰۵

در یک دزدی بانک یکی از ایالات آمریکا دزد فریاد کشید :

“همه افراد حاظر در بانک ، حرکت نکنید ، پول مال دولت است و زندگی به شما تعلق دارد”

همه در بانک به آرامی روی زمین دراز کشیدند

این «شیوه تغییر تفکر» نام دارد، تغییر شیوه معمولی فکر کردن .

هنگامیکه دزدان بانک به خانه رسیدند، جوانی که (مدرک لیسانس اداره کردن تجارت داشت)

به دزد پیرتر(که تنها شش کلاس سواد داشت) گفت «برادر بزرگتر، بیا تا بشماریم چقدر بدست آورده ایم»

دزد پیرتر با تعجب گفت؛ «تو چقدر احمق هستی، اینهمه پول شمردن زمان بسیار زیادی خواهد برد.

امشب تلویزیون ها در خبرها خواهند گفت ما چقدر از بانک دزدیده ایم»

این را میگویند: «تجربه» اینروز ها، تجربه مهمتر از ورقه کاغذ هایی است که به رخ کشیده میشود!



پس از آنکه دزدان بانک را ترک کردند ، مدیر بانک به رییس خودش گفت، فوری به پلیس خبر بدهید.

اما رییس اش پاسخ داد: «تامل کن! بگذار ما خودان هم ۱۰ میلیون از بانک برای خودمان برداریم

و به آن ۷۰ میلیون میلیون که از بانک ناپدید کرده بودیم بیافزاییم»

اینرا میگویند «با موج شنا کردن» پرده پوشی به وضعیت غیرقابل باوری به نفع خودت !

رییس کل می گوید: «بسیار خوب خواهد بود که هرماه در بانک دزدی بشود»

اینرا میگویند «کشتن کسالت» شادی شخصی از انجام وظیفه مهمتر می شود.

روز بعد، تلویزیون اعلام میکند ۱۰۰ میلیون دلار از بانک دزدیده شده است.

دزد ها پولها را شمردند و دوباره شمردند اما نتوانستند ۲۰ میلیون بیشتر بدست آورند.

دزدان بسیار عصبانی و شاکی بودند:

«ما زندگی و جان خودرا گذاشتیم و تنها ۲۰ میلیون گیرمان آمد.

اما روسای بانک ۸۰ میلیون را در یک بشکن بدست آوردند.

انگار بهتر است انسان درس خوانده باشد تا اینکه دزد بشود.»

این را میگویند؛ «علم بهتر از ثروت»

رییس بانک با خوشحالی میخندید زیرا او در ضرر خودش در سهام را در این بانک دزدی پوشش داده بود.

اینرا میگویند؛ «موقعیت شناسی» جسارت را به خطر ترجیح دادن.

در اینجا کدامیک دزد راستین هستند؟

mehran7
mehran7
۱۳۹۲/۰۵/۰۵

گفت : بزن به سلامتی پت و مت !
گفتم : حتما به خاطره اینکه خنده دار بودن ؟
گفت : نه ، به این خاطر که تا تهش با هم بودن !

ashkaan
ashkaan
۱۳۹۲/۰۵/۰۵

خدایای من، معبودم:

دلم برایت تنگ می شود ،

با آنكه می دانم همه جا هستی،

اما به آسمان نگاه می كنم،چرا كه

آسمان سه نشـانه از تو

دارد:

بی انتهـاست

و بی دریـغ

و چون یك دست مهربان،همیشه بـالای سر ماست

خدایا آسمانی دوستت دارم

alireza1487
alireza1487
۱۳۹۲/۰۵/۰۵

میگفتند:

سختی ها نمک زندگــــــی است

امّا چرا کسی نفهمید

"نمــــــک" برای من که خاطراتم زخمی است

شور نیست

مزه "درد" میدهد

emo
emo
۱۳۹۲/۰۵/۰۴

لذتی که در خوابیدن سرِ کلاسِ درسِ سه واحدیِ سختِ استادِ سیریش هست
تو خوابیدن لای پر قو در کنار سواحل آنتالیا نیست
حالا لذت قبولی با تقلب توی همون درس بماند
!!!اصلا کلمات در توصیفش عاجزند