دیوار کاربران


Kaveh33
Kaveh33
۱۳۹۳/۰۱/۰۹

خواستم از خدا ...!!

از خدا خواستم تا دردهایم را از من بگیرد،
خدا گفت: نه!
رها کردن کار توست. تو باید از آنها دست بکشی.
از خدا خواستم تا شکیبایی ام بخشد،
خدا گفت: نه!
شکیبایی زاده رنج و سختی است.
شکیبایی بخشیدنی نیست، به دست آوردنی است.
از خدا خواستم تا خوشی و سعادتم بخشد،
خدا گفت: نه!
من به تو نعمت و برکت دادم، حال با توست که سعادت را فراچنگ آوری.
از خدا خواستم تا از رنج هایم بکاهد،
خدا گفت: نه!
رنج و سختی ، تو را از دنیا دورتر و دورتر، و به من نزدیکتر و نزدیکتر می کند.
از خدا خواستم تا روحم را تعالی بخشد،
خدا گفت: نه!
بایسته آن است که تو خود سر برآوری و ببالی اما من تو را هرس خواهم کرد تا سودمند و پر ثمر شوی.
من هر چیزی را که به گمانم در زندگی لذت می آفریند از خدا خواستم و باز گفت: نه.
من به تو زندگی خواهم داد، تا تو خود از هر چیزی لذتی به کف آری.
از خدا خواستم یاری ام دهد تا دیگران را دوست بدارم، همانگونه که آنها مرا دوست دارند.
و خدا گفت: آه، سرانجام چیزی خواستی تا من اجابت کنم!

hadi2008jjg
hadi2008jjg
۱۳۹۳/۰۱/۰۶

انسان‌هاي خوشبخت و شادمان،

كساني هستند كه اين شايستگي و توانايي را دارند كه از تماشاي يك لبخند زيبا،

شاد شوند و احساس خوشبختي كنند.

+5

reyhaneh
reyhaneh
۱۳۹۳/۰۱/۰۵

گــاهی اوقات نه آشنا درد را می فهمد

نه حتی صميمی ترين دوست !

گــاهی بايد تنهـــايی درد را فهميـــد . . .

تنهـــايی خلوت کرد و

تنهـــايی آرام شد !

بلاگ جدید سال نو چرا خدا ؟؟؟؟؟ خوشحال میشم

حضور شما رو اونجا حس کنم نظر یادتون نره

mohamadbak75
mohamadbak75
۱۳۹۳/۰۱/۰۵

دفع سحر

علوم غریبه

اطلاعاتی درباره جن ها

نظریه جهان های موازی

و ...

بیا اینجا

http://www.hamkhone.ir/member/33778/blog/

Kaveh33
Kaveh33
۱۳۹۲/۱۲/۲۷

خدایا!

این بند دل آدم کجاست؟

که گاهی با…

یک اسم

یا حضور یک نفر

و یا با یک لبخند “پاره” می شود

shadmehr202
shadmehr202
۱۳۹۲/۱۲/۲۷

تبریک سال نو

پیشاپیش سال جدید رو خدمت تو دوست خوبم و خونواده محترمت تبریک میگم

http://www.hamkhone.ir/member/19957/blog/view/95028/

بلاگ تبریک سال نو خدمت شما ................................

ما رو با نظراتتون به فیض برسونین لطفا ............... ممنونم

bagher63
bagher63
۱۳۹۲/۱۲/۲۶

این روز ها زخم های دلم را با غم مرهم میگذارم

دم نمی زنم

اما ...

این سکوت بس دلم را آزرده کرده

در یک کلام که بگویم :

"خسته ام"

bagher63
bagher63
۱۳۹۲/۱۲/۲۶

ببینمتـــــ...

گونه هایت خیس اســـتـــــ . . .

باز با این رفیق نابابـــــتـــــــــ . . نامش چه بود؟

هان! باران. . .

باز با "باران " قدم زدی ؟

هزار بار گفتم باران رفیق خوبی نیست برای تنهایی ها . . .

همدم خوبی نیست برای درد ها . . .

فقط دلتنگی هایت را خیس و خیس و خیس تر میكنــــــد

bagher63
bagher63
۱۳۹۲/۱۲/۲۶

بي تو مهتاب شبي باز از آن كوچه گذشتم

همه تن چشم شدم، خيره به دنبال تو گشتم

شوق ديدار تو لبريز شد از جام وجودم،

شدم آن عاشق ديوانه كه بودم،

در نهانخانه جانم گل ياد تو،درخشيد

باغ صد خاطره خنديد،

عطر صد خاطره پيچيد،

يادم آمد كه شبي باهم از آن كوچه گذشتيم

پر گشوديم و در آن خلوت دلخواسته گشتيم

ساعتي بر لب آن جوي نشستيم

تو همه راز جهان ريخته در چشم سياهت

من همه محو تماشاي نگاهت ...

TTTaHHHa
TTTaHHHa
۱۳۹۲/۱۲/۲۶

سلام دوست عزیزم
امیدوارم حالت خوب باشه
تو این فکر افتادم چند تا از دست نوشته های قبلمو که اینجا گذاشته بودم دوباره بزارم
فکر کنم ارزش خوندن داشته باشه
خوشحالم میکنید تشریف بیارید و بخونیدش ممنون

http://www.hamkhone.ir/member/12126/blog/view/94557