دیوار کاربران


๓คh๓໐໐໓
๓คh๓໐໐໓
۱۳۹۲/۱۲/۲۷

من آخرش با یخچال ازدواج می کنم!
وقتی خوشحالی میری در یخچالو وا میکنی!

وقتی ناراحتی میری در یخچالو وا میکنی! وقتی کسلی میری در یخچالو وا میکنی!

داری با تلفن حرف میزنی میری در یخچالو وا میکنی!

... وقتی نمیدونی چته! میری در یخچال و وا میکنی!

و... آخه موجود اینقدر سنگ صبور !!

اینقدر محرم؟

اینقدر با حوصله!!

๓คh๓໐໐໓
๓คh๓໐໐໓
۱۳۹۲/۱۲/۲۷

لعنت ﺑﺮ ﻫﺮ چی ﻓﺎﺻﻠﻪ اس ﺗﻮ ﺩﻧﻴﺎ . . .
ﭼﺮﺍ ﺍﺗﺎﻕ ﻣﻦ ﺑﺎﺱ ﺍﺯ ﻳﺨﭽﺎﻝ ﺍﻳﻨﻘﺪ ﺩﻭﺭ ﺑﺎﺷﻪ ﺁﺧﻪ ؟!
آخه چرا !!!

๓คh๓໐໐໓
๓คh๓໐໐໓
۱۳۹۲/۱۲/۲۷

ضربه روحی که یخچال خالی به من وارد می کنه
عشق دوران جوونیم هم نتونست بهم وارد کنه

خخخخخ

๓คh๓໐໐໓
๓คh๓໐໐໓
۱۳۹۲/۱۲/۲۷

پرایدمون هی داره گرون میشه ما هی باکلاس تر میشیم

๓คh๓໐໐໓
๓คh๓໐໐໓
۱۳۹۲/۱۲/۲۷

آیا نگران پراید خود هستید ؟
آیا میترسید خطی روی آن بنشیند ؟

آیا نگران تمیزی ماشینتان هستید ؟

خوب نگرانیتون خیلی بجاست منم بودم نگران میشدم کم الکی که نیست ” پرایده ”

๓คh๓໐໐໓
๓คh๓໐໐໓
۱۳۹۲/۱۲/۲۷

اندراعترافات من به همسرم در۲۰سال آینده….
-پری خانم
-چیه علی اقا
-من باس یه اعترافی کنم..
-چه اعترافی؟
-۲۰سال پیش که من باهات ازدواج کردم ازروی علاقه نبود/ بخاطر پراید بابات بود…….
خخخخخخخ

saleh1081463
saleh1081463
۱۳۹۲/۱۲/۲۷

من از نگاه ماهی درتنگنای تنگ بی تاب میشوم
وز شرم این ستم که بدین تشنه میرود
انگار پیش دیده او آب می شوم
چون باد با شتاب از جا می پرم
زندانی حصار بلورین را
تا آبدان خانه خاموش می برم
آرام تر زبرگ, می بخشمش به آب
می بینم ازنشاط رهایی
در آن فضای باز پرواز می کند
آزاد , تیزبال , سبک روح , سرمست
بر زمین و زمان ناز میکند
تا در کشد تمامی آن شهد را به کام
با منتهای شوق دهان باز می کند
هرچند دیوار آبدان خزه بسته
پاشویه ها خراب , شکسته
وان راکد فسرده درین روزگار تلخ
دیگر به خاکشیر نشسته
این آبدان اگر نه بلورین
وین آب اگر نه روشن ,مانند اشک چشم
اما جهان او, وطن اوست
اینجا تمام آنچه موج می زند
پیوند ذره های تن اوست
آه ای سراب دور
ما را چه می فریبی
با آن بلور و نور....

saleh1081463
saleh1081463
۱۳۹۲/۱۲/۲۶

تو شعرای سپید من جایی نمونده واسه تو

سیاهی و در به دری از روزگار من برو

برو دیگه دوست ندارم یه لحظه پیشم بمونی

دیگه نمیخوام تو گوشم شعرای غمگین بخونی

اگه نمیری هم بدون که دشمن جون منی

دلم میخواد هرجوری هست کنار من جون بکنی

اگه نمیری هم بدون که دشمن جون منی

دلم میخواد هرجوری هست کنار من جون بکنی

دنیای من روشنه و تو دشمن روشنی ها

خورشید من داره میاد بی سر و پای رو سیاه

میخوام روزای خوب من شکنجه جونت بشه

سپیدی های من تو رو تا مرز موندن بکشه

از روزگار من برو

سیاهی و در به دری غصه ی نا تموم من

چقدر باید گریه کنم از من و گریه دل بکن

دختر ماه و مهر من اومده و پشت دره

اونم دلش میخواد غمو از روزگارم ببره

برو دیگه دوست ندارم یه لحظه پیشم بمونی

دیگه نمیخوام تو گوشم شعرای غمگین بخونی

اگه نمیری هم بدون که دشمن جون منی

دلم میخواد هرجوری هست کنار من جون بکنی

saleh1081463
saleh1081463
۱۳۹۲/۱۲/۲۵

ثانيه هاي زندگيم پر از ابهامه
روزگار برام قفس، اما قلبم آزاده

تنهاتر از هميشه گرفتار سكوتم
سكوتم بهانه ،من پايان هر شروعم

صالح، تیرماه 1385

๓คh๓໐໐໓
๓คh๓໐໐໓
۱۳۹۲/۱۲/۲۵

(‘, ‘)
<( )>
J L
120kg
(‘, ‘)
<( )>
J L
60kg
(‘,’)
<()>
JL
30 kg

نگاه کن از دوری تو به چه روزی افتادم !!!