دیوار کاربران


Masoud1368
Masoud1368
۱۳۹۳/۰۵/۱۱

قرآن ! من شرمنده توام اگر از تو آواز مرگی ساخته ام که هر وقت در کوچه
مان آوازت بلند می شود همه از هم می پرسند " چه کس مرده است؟!!!
دكتر شريعتي

amirjon
amirjon
۱۳۹۳/۰۵/۰۹

خدايـــا ؛

ميدونم ايـن روزهــا حرفهـــايم
بوي نــاشـــکري مي دهنــد ...
امـــا تـــو...
بـه حســـاب تنهـــايي و درد دل بگـــذار...!

saman16000
saman16000
۱۳۹۳/۰۴/۲۷

این روزا دلم بهانه ی تو رو میخواد وقتی بارون میاد دوست دارم باشی توچشمات نگاه کنم دستاتو بگیرم ... اما حیف که الان تونیستی ولی خدایی چه راحت دل شکستی فکرنکردی منم تو رو دوست داشتم تومنو نداشتی توقلبت اما من ...من که تورو داشتم بی معرفت ...خدا جون چرا همیشه من
+5

mona_rt
mona_rt
۱۳۹۳/۰۲/۱۴

ســــ ـــ ـــخت است...

سخت است درک کردن

دخــــ ـــــتری که غــ ـــم هایـــــ ـش را

خودش میـــ ــداند و دلش ...

که همه تنـــ ـــــ ـــــها لبــــخـــندهایش را میبینند ؛

که حســــ ــــــ ـــــرت میـــــخورند

بـــخاطر شاد بودنــــ ــــ ـــش ...

anisa19
anisa19
۱۳۹۳/۰۲/۱۱

ادم وقتی یه حس تکرار نشدنی

رو با یکی تجربه میکنه

دیگه اون حس رو با کسی دیگه ای نمیتونه تجربه کنه

بعضی حس ها خاص و ناب هستند

مثل......

بعضی ادما

BRIGAD92
BRIGAD92
۱۳۹۳/۰۱/۳۱

مادرم
کودکانه دوستت دارم
کودکانه محتاج مهرت م...
من برای آغوش پر مهرت همیشه کودکم
دست منو ول نکن که من هنوز هم بدون تو زمین میخورم ...
...
تبلور عشق روزت مبارک ...

BRIGAD92
BRIGAD92
۱۳۹۳/۰۱/۳۱

ارانی از عشق و نمی هم ستاره ارزانی تویی که در تبار معصومانه‌ی نگاهت، چشمانِ خسته‌ی من ستاره می‌چیند. خوش‌آهنگ‌ترین نغمه‌های هستی نثار قلب خسته و صبورت . روزِ به اوج نشستنت مبارک

Ahmad1990
Ahmad1990
۱۳۹۳/۰۱/۲۵

کدام برات مهمتره؟

/--http://www.hamkhone.ir/member/17147/blog/view/104625

Mohammadhadiyeganeh
Mohammadhadiyeganeh
۱۳۹۳/۰۱/۲۳

راز این داغ نه در سجده‌ی طولانی ماست
بوسه ی اوست که چون مُهر به پیشانی ماست
شادمانیم که در سنگدلی چون دیوار
باز هم پنجره ای در دل سیمانی ماست

Mohammadhadiyeganeh
Mohammadhadiyeganeh
۱۳۹۳/۰۱/۲۳

تو به من خندیدی و نمی دانستی من به چه دلهره از باغچه همسایه سیب را دزدیدم باغبان از پی من تند دوید سیب را دست تو دید غضب آلود به من کرد نگاه سیب دندان زده از دست تو افتاد به خاک و تو رفتی و هنوز، سالهاست که در گوش من آرام آرام خش خش گام تو تکرار کنان می دهد آزارم و من اندیشه کنان غرق در این پندارم که چرا باغچه کوچک ما سیب نداشت“جواب زیبای فروغ فرخ زاد به حمید مصدق” من به تو خندیدم چون که می دانستم تو به چه دلهره از باغچه همسایه سیب را دزدیدی پدرم از پی تو تند دوید و نمی دانستی باغبان باغچه همسایه پدر پیر من استمن به تو خندیدم تا که با خنده پاسخ عشق تو را خالصانه بدهم بغض چشمان تو لیک لرزه انداخت به دستان من و سیب دندان زده از دست من افتاد به خاک دل من گفت: برو چون نمی خواست به خاطر بسپارد گریه تلخ تو را…. و من رفتم و هنوز سالهاست که در ذهن من آرام آرام حیرت و بغض تو تکرار کنان می دهد آزارم و من اندیشه کنان غرق در این پندارم که چه می شد اگر باغچه خانه ما سیب نداشت.......