اين اکسیژن...

كه میشه باهاش نفس کشید و زنده موند ،

خيلي سخته تو دل شب نفست بند بياد و دچار مرگ خاموش بشي...

اونم بر اثر نشت گاز...

خيلي درد آوره... اونم تو يه شهر غريب...

واسه اون چهار نفري كه دچار گاز گرفتگي شدن كه از دوستامون بودن

فقط ميتونيم طلب آمرزش كنيم...

http://mj6.persianfun.info/img/92/6/Namayesh16/11.jpg

خدایا یه چیزی میگم ناراحت نشو ، دنیات ته نامردیه.

زخم هایت را پنهان کن رفیق...

مردم اینجا زیادی بانمکند...

این روزهــــایم به تظاهر می گذرد...

تظاهر به بی تفاوتی،

تظاهر به بی خیـــــالی،

به شادی،

به اینکه دیگــــر هیچ چیز مهم نیست...

اما . . .

چه سخت می کاهد از جانم این "نمایش"

وقتی داریم به یکی فکر میکنیم نیست کنارمون!

وقتی میاد کنارمون باشه

دیگه بهش فکر نمیکنیم!

آحرش نفهمیدم زمان چیو حل میکنه؟

از دنیـــای ِ واقــعـی و نــامــردیــاش ! پنــــاه آوردیــــم بــه دنیــای ِ مـجــازی !

غــافـل از این کــه ، آســمون ، هـــمون آسـمونــه ...

اﯾﻨﺠﺎ ﺯﻥ ﮐﻪ ﺑﺎﺷﯽ...

ﻣﻬﺮﯾﻪ ﺍﺕ ﺁﺏ ﻫﻢ ﮐﻪ ﺑﺎﺷﺪ!

ﻗﺎﺿﯽ ﺟﯿﺮﻩ ﺑﻨﺪﯼ ﺍﺵ ﻣﯿﮑﻨﺪ!

آنچه نقد است فقط جان توست،ﮐﻪ ﻗﺴﻂ ﺑﻨﺪﯼ ﻧﻤﯽ ﺷﻮﺩ!!!

مهربانيت را به دستي ببخش ؛ که مي داني با او خواهي ماند ....

وگرنه حسرتي مي گذاري بر دلي که دوستت دارد ... !!!

گاه دلتنـــــــگ می شوم دلتنـگتر از تمام دلتنگـــــــــی ها

حسرت ها را می شمارم

و باختن ها

وصدای شکستن را

... نمیدانم من کدامین امید را ناامید کردم

وکدام خواهش را نشنیدم

وبه کدام دلتنگی خندیدم

که چنین دلتنگــــــــــــــــم

گـل یا پــوچ؟

دستتــــــ را باز نکن، حســم را تباه مکــن

بگذار فقط تصــــــور کنم ..

که در دستانتــــ

برایـــم کمی عشق پنهـــان است ..

.............................

بلاگ جدیدم : تمـام “زندگـ ے ام” ...

http://www.hamkhone.ir/member/592/blog/view/88148/

دوست عزیزم ، ممنون میشم ببینی و نظرگلت رو هم بنویسی