احساس عجیبی است..
احساسِ هیتلر را دارم، در آخرین لحظاتِ زندگی اش..
احساسِ یک پیرمردِ الکلی را دارم که گوشه ی خیابان می خوابد و دخترش ، مدت هاست که ترکش کرده..
احساسِ سیگار برگی را دارم که دارد تمام می شود..
احساسِ یک شیرِ تنها را دارم که خسته و گرسنه، روی زمین افتاده و به لاشخور هایی که دورش را گرفته اند نگاه می کند..
توجه !
عضویت در کانال تلگرام همخونه
(کلیک کنید)
بلاگ كاربران
- عنوان خبر :
بخون از دستت نده
- تعداد نظرات : 1
- ارسال شده در : ۱۳۹۴/۰۱/۳۰
- نمايش ها : 361
نظرات دیوار ها
$ likeeeeeeeee $