دیوار کاربران


sahar2014
sahar2014
۱۳۹۳/۰۴/۱۵

روشنترین آینده همیشه روی گذشته فراموش شده، شکل میگیره.
نمیشه تا وقتی که دردها و رنجها را دور نریختی، توی زندگی به درستی پیش بری . . .

sahar2014
sahar2014
۱۳۹۳/۰۴/۱۲

در تاریکی ها نباید فریب هر روشنایی را خورد،
دانستن اینکه چه کسانی زیر نور هستند
می تواند زندگی دوباره ببخشد.

sahar2014
sahar2014
۱۳۹۳/۰۴/۱۰

صداے آهنگ عشق برایم غم انگیز است...

اما همیشه آن را گوش میکنم...

گاهے شنیدن حرف هایت برایم تلخ است...

اما دائم پیش خودم تکرار میکنم...

اگر روزے نباشی کنارم برای من همیشه هستے...

روزے حتے اگر بروی در قلبم همیشه خواهے ماند...

اینجا که هستم پر از دل تنگیست...

حس نبودنت در کنارم خاطرم را پریشان کرده...

اما حس بودنت در قلبم دل تنگے و غم دورے ات را انکار کرده...

گاهے وقتے به دورے مے اندیشم قلبم میلرزد...

نکند که از من سرد شوے...

نکند که مرا فراموش کنے و عاشق کسے دیگر شوے...

نباید بیش از این خودم را با این فکرها برنجانم...

عشق خودش پر از درد و رنج است...

اگر تنهایم بگذارے باز هم مینشینم به پایت...

همیشه اولین و آخرین کلام شعرهایم تو بوده اے...

میخواهم این شعر اولینش تو باشے و آخرین نداشته باشد...

و هم چنان ادامه داشته باشد....

sahar2014
sahar2014
۱۳۹۳/۰۴/۰۸

ﺩﺭ ﺳﺮﺯﻣــﯿﻦ ﻣﻦ کسی ﺑﻮﺳﻪ ﻓﺮﺍﻧﺴﻮﯼ ﺑﻠﺪ ﻧﯿﺴﺖ ..

ﺍﯾﻨﺠﺎ ﻣـﺜﻞ ﺁﻟﻤﺎﻥ ﭘﻞ ﻋﺸﻖ ﻧﺪﺍﺭﺩ .…

ﺍﺯ ﮔﻞ ﺭﺯ ﻫﻠﻨﺪﯼ ﻫﻢ ﺧﺒﺮﯼ ﻧﯿﺴت ...

ﺍﯾﻨﺠﺎ ﻋـــــــﺸﻖ ﯾﻌﻨﯽ ﺍﯾـــﻨﮑﻪ ﺑﺨﺎﻃــــــﺮ ﭼﺸﻢ ﻫﺎﯼ ﺩﻭﺭ ﻭ

ﺑﺮﺕ ، ﻣﻌﺸـــــــــﻮﻗـــــــــﺖ ﺭﺍ ﻓــــﻘﻂ ﺍﺯ ﭘﺸــــــﺖ ﮔﻮﺷــــــﯽ ﺑﻮﺳـــــــــﯿﺪﻩ ﺑﺎﺷـــﯽ !

sahar2014
sahar2014
۱۳۹۳/۰۴/۰۳

ایســــــتــــاده ام ...

بگـــذار ســـرنوشـــت راهـــش را بـــرود ... !

مـــن ،

همیــن جا ،

کنار قـــول هـایت ،

درســــت روبــروی دوســـت داشتـــنت و در عمــــق نبـــودنت ،

محـــــکم ایــستاده ام !!
.
.

sahar2014
sahar2014
۱۳۹۳/۰۴/۰۳

من…!

مرا که میشنـاسی؟! خودمم

کسی شبیه هیچکس!

کمی که لابه لای نوشته هایم بگردی پیدایم میکنی

مهربان، صبور، کمی هم بهانه گیر

اگر نوشته هایم را بیابی ، منم همان حوالی ام!!

sahar2014
sahar2014
۱۳۹۳/۰۳/۳۰

دوست داشتن به تعــــداد دفعات گفـــــتن نیست !
حسی است
که باید بــــــی کلام هم لمــــــس شود
نمی‌دانم تا کی دوستم داری
هرجا که باشد
باشد
هرجا تمام شد
اسمش را می‌گذارم
آخر خط من
باشد.............

sahar2014
sahar2014
۱۳۹۳/۰۳/۲۵

چه کسی میداند ،

که تو در پیله ی تنهایی خود، تنهایی ؟

چه کسی میداند ،

که تو در حسرت یک روزنه ی فردایی ؟

پیله ات را بگشا

تو به اندازه ی پروانه شدن زیبایی ...

anisa19
anisa19
۱۳۹۳/۰۳/۲۳

یک روز یک زن و مرد ماشینشون با هم تصادف ناجوري می کنه. بطوریکه ماشین هردوشون بشدت آسیب میبینه. ولی هردوشون بطرز معجزه آسایی جون سالم بدر می برن.

وقتی که هر دو از ماشینشون که حالا تبدیل به آهن قراضه شده بیرون میان، رانندهء خانم بر میگرده میگه:

- آه چه جالب شما مرد هستید!…. ببینید چه به روز ماشینامون اومده! همه چیز داغون شده ولی ما سالم هستیم! این باید نشونه ای از طرف خدا باشه که اینطوری با هم ملاقات کنیم و ارتباط مشترکی رو با صلح و صفا آغاز کنیم!

مرد با هیجان پاسخ میگه:

- اوه … “بله کاملا” …با شما موافقم این باید نشونه ای از طرف خدا باشه!

بعد اون خانم زيبا ادامه می ده و می گه:

- ببین یک معجزه دیگه! ماشین من کاملن داغون شده ولی این شیشه مشروب سالمه. مطمئنن خدا خواسته که این شیشه مشروب سالم بمونه تا ما این تصادف خوش یمن كه مي تونه شروع جريانات خيلي جالبي باشه رو جشن بگیریم!

و بعد خانم زيبا با لوندي بطری رو به مرد میده.

مرد سرش رو به علامت تصدیق تکان میده و در حاليكه زير چشمي اندام خانم زيبا رو ديد مي زنه درب بطری رو باز می کنه و نصف شیشه مشروب رو می نوشه و بطری رو برمی گردونه به زن.

زن درب بطری رو می بنده و شیشه رو برمی گردونه به مرد.

مرد می گه شما نمی نوشید؟!

زن لبخند شيطنت آميزي مي زنه در جواب می گه:

- نه عزيزم ، فکر می کنم الان بهتره منتظر پلیس باشيم

sahar2014
sahar2014
۱۳۹۳/۰۳/۲۳

دعا پشت دعا برای آمدنت،گناه پشت گناه برای نیامدنت،دل درگیر ، میان این دو انتخاب؛کدام آخر؟؟!!!آمدنت یا نیامدنت...!!!(یا مهدی ادرکنی)