متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

بلاگ كاربران


آغوش خود را باز کن که تا حس آزادی کنم
بگذار در آغوش تو از آسمان یادی کنم
وقتی که مست از بوی تو ، بی اختیار از خود شدم
هی ادعای عاشقی ، هی لاف فرهادی کنم
با هر نگاه فلسقی خیام چشمانت شوم
مست از می آزادگی غوغا کنم شادی کنم
آزادگی یعنی که من ، خود را اسیر تو کنم
وابسه ی چشمت شوم، یعنی که معتادی کنم
یعنی که دل وارسته از دنیای عقلانی شود
خود را رها از منطق آبا و اجدادی کنم

آغوش خود را باز کن که تا حس آزادی کنم
بگذار در آغوش تو از آسمان یادی کنم

به اشتراک بگذارید : google-reader yahoo Telegram
نظرات دیوار ها


sahell2022
ارسال پاسخ

مرسی

girlhellish
ارسال پاسخ

قشنگ بود....

Black
ارسال پاسخ

ای جانم . مرسی عزیزم . شرمندم کردی گلم

محبتت رو جبران کنم