دیوار کاربران


mrb62
mrb62
۱۳۹۳/۰۶/۲۸

اعتصاب کردم …
آب , غذا و البته حرف را …
نگران نباش …
اعتصاب نکردم …
دلتنگی , تنهایی و البته سیگار را .

bahar134
bahar134
۱۳۹۳/۰۶/۲۷

http://www.hamkhone.ir/member/12230/blog/view/147739--/
تولده علیییییی توتو
کاربر متخصص سایت ما
28/6/93
هووووووووووووووووووورا
اگه بیاین خوووووشحال میشم
****************************************

amiralii62
amiralii62
۱۳۹۳/۰۶/۲۷

از درخت پرسیدم چرا پیر شدی؟!!!

خنده ی تلخی کرد و گفت:وقتی تو رفتی

یارت با دیگری زیر سایه ام مینشست و به تو میخندید...

+5

amiralii62
amiralii62
۱۳۹۳/۰۶/۲۵

خسته ام

خسته تر از پیچک خانه ،

که هیچ وقت به خورشید نرسید.

خسته ام

خسته تر از ابر سیاه که به دامان گل سرخ نبارید.

من نگاهم گریه

و دلم ابر سیاه

و صدایم هق هق

دلم یک گریه به اندازه ی باران خدا میخواهد

و یک آغوش به اندازه ی آغوش خدا

خسته ام . . .

تو کجایی سهراب؟ آب را گل کردند
چشم ها را بستند و چه با دل کردند…
وای سهراب کجایی آخر؟……زخم ها بر دل عاشق کردند خون به چشمان شقایق کردند..
تو کجایی سهراب؟ که همین نزدیکی عشق را دار زدند, همه جا سایه ی دیوار زدند…
وای سهراب دلم را کشتند…..

+5

amiralii62
amiralii62
۱۳۹۳/۰۶/۲۴

سکوت، یعنی گفتن در نگفتن، یعنی مقابله با شهوت رام نشدنی حرف، یعنی تمرین برگشتن به دوران جنینی و شنیدن انحصاری لالائی قلبِ مادر در تنهائی محض.
.
سکوت در مکالمه تلفنی، یعنی تردید یا مزاحمت، یا شرم.
.
هر سکوتی، سرشار از ناگفته ها نیست، بعضی وقت ها، سرشار از خجالتِ گفته هاست.
.
موسیقی، یعنی سکوت بعلاوه سکوت های شکسته شده ی موزون.
.
سکوتِ آرام کتابخانه، یعنی رعد و غرش نهفته ی تمامِ حرف های فشرده ی عالم، در پیش از این.
.
سکوتِ شاهد، یعنی شهادتِ دروغ، موقع خواب و استراحت و تعطیلی وجدان.
.
سکوتِ محکوم بی گناه، یعنی بغض، آه، گریه درون.

shahryar_2012
shahryar_2012
۱۳۹۳/۰۶/۲۳

.........................(نــــــامه آخــــــــــر)..............................✄

http://www.hamkhone.ir/member/8471/blog/view/146577/

.................................................................................✄
+5

hadel
hadel
۱۳۹۳/۰۶/۲۳

بـــــزرگتـــرین نامــردی این اســت که

مـردی شعـله های عشـق را

درون یک زن

بـدون اینـکه

قصــد دوسـت داشـتنــش را

داشـته باشـد،

روشـن کند ...

+5

Amir_omidi
Amir_omidi
۱۳۹۳/۰۶/۲۲

پائیز نزدیک است ...
برگ های پاییـــزی
سرشار از شعور درخت اند
و... خاطرات سه فصل را به دوش میکشند

آرام قدم بـــگذار...

بر چهره ی تکیده ی آنها
این برگها حرمت دارند.......
درد پاییز
درد دانستـــ ـن استــــ . . .

maryam1352
maryam1352
۱۳۹۳/۰۶/۲۰

وقتـی رفــــــت..

دیگه مهـم نــیست کِــی،

دیگه مهـم نــیست کجـــا،

حتـی چطـور...

وقتـی رفــت...

تــو می مونـی و یـاد لبخنــدی که فرامـوش نــمی شه و

یک دل سیــر گریــه

که همیشه به خــــودت بدهـــکاری...

amiralii62
amiralii62
۱۳۹۳/۰۶/۱۹

بعضی آدمها را نمیشود داشت... فقط میشود یک جور خاصی دوستشان داشت ...بعضی آدمها اصلا برای این نیستند که برای تو باشند یا تو برای آنها!!
اصلا به آخرش فکر نمیکنی...!!! آنها برای اینند که دوستشان بداری!!!
آن هم نه دوست داشتن معمولی ...!
نه حتی عشــــــق...!!
یک جور خاصی دوست داشتن که اصلا هم کم نیست...!!!
این آدمها حتی وقتی که دیگر نیستندهم در کنج دلت...
دوســــت داشته خواهند شد......!!!