بلاگ كاربران
- عنوان خبر :
باباي من كاش زنده بود
- تعداد نظرات : 2
- ارسال شده در : ۱۳۹۲/۱۱/۲۹
- نمايش ها : 370
بابا يعني غصه بابا يعني غم با با يعني درد بابا يعني خستگي بابا يعني تلاش
بابا يعني كارمند بابا يعني مستاجر بابا يعني اميد اميد به اينده اميد به فرداها
زيرا بابا اب داد بابا نان داد بابا شهريه داد بابا كيف و كفش و لباس داد
بابا تغذيه داد و خلاصه اينكه بابا جواني داد و پيري گرفت
پس بابا يعني تنگي نفس بابا يعني لرزش دست و پا بابا يعني سنگيني گوش
بابا يعني عصا و عينك بابا يعني اه و ناله بابا يعني نقطه شروع و پايان زندگي و شايد
بابا يعني من و تو پس بيائيد از امروز براي بابا هايي كه مثل باباي من است
دعا كنيم تا خدا زودتر از او راضي شود و او را پيش خودش به بهشت ببرد
زيرا او ديگر از نگهباني جهنم خسته شده و از زندگي و از نفس كسيدن بيزار است
او ديگر توان كار ندارد قدرت (نه) گفتن را ندارد او خسته است او شكسته است
او از ديروز پشيمان است او فردا را نمي خواهد فردايي كه مثل ديروز بوده فردايي كه بايد فرداي من باشد
و من پا جاي پاي او بگذارم بجنگم مبارزه كنم تلاش كنم به خاطر هيچ باباي من بازنده بود
بازنده اين جدول مارپيچ و هزار توي زندگي او براي شطرنج هروز يك حركت كم داشت
و هر وقت به پايان بازي و روز هاي اخر ماه مي رسيد انچه را در بازي هاي ديروز برده بود
به حريف مقابلش يعني صاحبخانه ي جديدمان بود مي باخت و اينجا بود كه باز مات ميشد
و ساعتها به نقطه اي خيره مي ماند و ان نقطه چيزي نبود جز اينده ي من مثل گذشته ي خودش
پس ما از موضوع امروز نتيجه ميگيريم كه بابا يعني عقده يعني حسرت يعني كار
يعني كسي كه چشم به فردا هاي دور و دراز ارزو دوخته و اين ارزو ها چيزي نيست جز تلف كردن عمرش
پدر دستهـــــای تـــــو گهواره من
دو چـــــشم تو چــــراغ خونه من
بجزء تـــــو از همــــه دنیا بـــریدم
عاشــــق تر ز تو هــرگز ندیدم
ببوســم پینه...دستـــــای پاکــت
ببوسم صورت چــون قرص ماهت
نشسته روی موهـــات برف پیری
الهـی مـــن بمیرم تـــــو نــــمیری
پـــــــــدر ای قبله راه سعــــــادت
نــدارم ذره ای از تــــــو شــــکایت
تو رو هم چــون نفسها دوس دارم
که جون مـــــن تویی تا بی نهایت
خيلي زيبا
ايشالا سايه باباهاتون بالاسرتون باشه
خیلی سخته واقعا