بلاگ كاربران
- عنوان خبر :
ترک- لر -فارس.خوش میگذره؟؟؟؟؟؟؟؟
- تعداد نظرات : 9
- ارسال شده در : ۱۳۹۲/۰۴/۰۷
- نمايش ها : 541
يه روز یه ترکه،
اسمش ستار خان بود، شاید هم باقر خان.. ؛
خیلی شجاع بود، خیلی نترس.. ؛
یکه و تنها از پس ارتش حکومت مرکزی براومد!
جونش رو گذاشت کف دستش و سرباز راه مشروطیت و آزادی شد،
فداکاری کرد، برای ایران، برای من و تو.. ،
برای اینکه ما یه روزی تو این مملکت آزاد زندگی کنیم.
یه روز یه رشتیه - اتفاقاً آخوند هم بود.. ! -
اسمش میرزا کوچک خان بود، میرزا کوچک خان جنگلی؛
برای مهار کردن گاو وحشی قدرت مطلقه تلاش کرد،
برای اینکه کسی تو این مملکت ادعای خدایی نکنه؛
اونقدر جنگید تا جونش رو فدا کرد.. .
یه روز یه لره بود، به اسم شاپور بختیار؛
جونش رو برای عقایدش از دست داد،
با او نا مهربانی کردیم، تا اینکه در مأمن و آسایشگاه دور از وطن، سرش رو بریدند.. .
یه روز ما همه با هم بودیم.. ، ترک و رشتی و لر و اصفهانی و .. !
تا اینکه یه عده رمز دوستی ما رو کشف کردند و قفل دوستی ما رو شکستند..
حالا دیگه ما برای هم جوک می سازیم،
به همدیگه می خندیم،
و اینجوری شادیم.. ؛
خیلی خوش می گذره..
اشکم دراومد ممنون
یه خاطره دارم شایسته هست بگم
.
.
.
دوره دبیرستان یه بار معلم ورزشمون تو کلاس جمعمون کرد و
گفت هر کی جوک بلده بیاد پای تخته
من اولین داوطلب بودم
جوک خودم رو گفتم و همه خندیدن و نوبت نفر بعدی شد
اومد و یه جوک خیلی با حال از ترکا گفت در حالی که خودشم ترک بود
معلممون برگشت و یه پس گردنی بهش زد و گفت
غیرت و مردانگی و تعصبت کجا رفته که خودتو به این راحتیا مسخره می کنی
تا همینجاشو لازم دونستم بگم
.
.
.
ممنون دادا یاشاسین
MRC
آره واقعا مرسی بابت بلاگ خوبت
اره دادا
merc vaghean
مرسی
.........
chi mishe goft!!??
vaghean ke