مهریه هم از نظر قانون وهم از نظر قران به زن حرام است

با التفات به قاعده فقهی و حقوقی العقود تابعه القصودعلت طرح سئوالی بدلیل اینست عقد تابع قصد است و قصد از قدرتی که در زمان حال یا آینده واقع میشود نشئت میگیرد.چرا که افرادی ممکن است در زمان انعقاد عقد قدرت انجام تعهد را نداشته اما بعدا قادر به انجام آن تعهد باشند.حال سئوالا این پرسش به ذهن وقاد متبادر و مالاینحل است که زوج هایی که مبادرت به تعهد مهریه های سنگین عندالمطالبه مینمایند وقتی قادر به آنجام تعهد نیستند چگونه میتوانند قاصد به انجام تعهد باشند.بالاخص شرط عندالمطالبه بود مهر در عقد نامه که در نکاحنامه بصورت رسمی
مالاینحل است که زوج هایی که مبادرت به تعهد مهریه های سنگین عندالمطالبه مینمایند وقتی قادر به آنجام تعهد نیستند چگونه میتوانند قاصد به انجام تعهد باشند.بالاخص شرط عندالمطالبه بود مهر در عقد نامه که در نکاحنامه بصورت رسمی قید میشود.من فکر می کنم بدلیل فقدان دو عنصر قصد و قدرت در تعیین مهریه مهریه زوجه حرام میشود
با عنایت شما به مواد67قانون مدنی که اشعار میدارد:مالی كه قبض و اقباض آن ممكن نیست وقف آن باطل است

و

قسمت آخر ماده348 که بیان میدارد:بیع چیزی كه بایع قدرت برتسلیم آن نداردباطل است

و ماده470 که ابراز میدار: درصحت اجاره قدرت برتسلیم عین مستاجره شرط است .

و ماده 372 - اگرنسبت به بعض مبیع بایع قدرت برتسلیم داشته ونسبت به بعض دیگرنداشته باشدبیع نسبت به بعض كه قدرت برتسلیم داشته صحیح است و نسبت به بعض دیگرباطل است .

آیا موید اثر قدرت بر اجرای تعهد در عقد نمیباشد. و زمانی که متعد قادر به اجرای تعهد در زمان انجام عقد نباشد باعث بطلان
 آیا موید اثر قدرت بر اجرای تعهد در عقد نمیباشد. و زمانی که متعد قادر به اجرای تعهد در زمان انجام عقد نباشد باعث بطلان نمی شود.

توجه بفرمایید که شما معنون نمودید که قاعده مبحوث عنه مربوط به انجام عقد است نه تعهدات در عقد.با پذیرش استدلال زیرکانه شما اما اگر زمان انجام عقد با زمان اجرای تعهد یکی شود .آن وقت قاعده العقود تابعه القصود به خود تعهدات در عقد تسری پیدا میکند.به هرحال خود عقد از تعهدات ناشی میشود. ما که نمیتوانیم بگوییم که عقد جدای از تهعدات است و یکی در دیگری اثر ندارد .بالاخص که زمان انجام عقد با زمان انجام تعهد ی
 زمان انجام عقد با زمان انجام تعهد یکی است.از این نظر است که مهری که زوجه مطالبه میکند به دلیل یکی شدن زمان انجام عقد با زمان انجام تعهد باطل و فاقد وجاهت شرعی و دینی میباشد و حرام است.ضمنا ممکن است شما شرط قدرت بر اجرای تعهد را مربوط به قادر بودن شخص متعهد ندانید اما قاعده العقود تابعه القصود محدود به قصد اشخاص متعهد در عقد میباشد و وقتی که کسی که در زمان انجام عقد قادر بر انجام تعهد نباشد چگونه می تواند قاصد به انجام تعهد باشد و به دلیل فقدان قصد شخصی عقد محکوم به بطلان است