دیوار کاربران
Mohamad73
۱۳۹۲/۰۹/۱۵
✯❤♡☆✯❤♡☆✯❤♡☆✯❤♡☆✯❤♡☆✯❤♡☆✯❤♡☆✯❤♡☆✯❤♡☆✯❤ |
|
hooman2014
۱۳۹۲/۰۹/۱۵
گاهی اوقات فکرکردن به بعضی ها ناخوداگاه لبخندی روی لبانت می نشاند |
|
abbas69
۱۳۹۲/۰۹/۱۵
كنون رزم virus و رستم شنو دگرها شنيدستي اين هم شنو • كه اسفنديارش يكي disk داد بگفتا به رستم كه اي نيك زاد • در اين disk باشد يكيfile ناب كه بگرفتم از سايت افراسياب • برو سير مي كن بدين disk هان! كه هم نون و هم آب باشد درآن • تهمتن روان شد سوي خانه اش شتابان به ديدار رايانه اش • چو آمد به نزد mini tower اش بزد ضربه بر دكمه ي power اش • دگر صبر و آرام و طاقت نداشت مران diskرا در drive اش گذاشت • نكرد هيج صبر و نداد هيج لفت يكي list ازroot ديسكت گرفت • در آن disk ديدش يكي file بود بزد enter آن جا و اجرا نمود • كز آن يك demo گشت زان پس عيان به فيلم و به موزيك و شرح و بيان • به ناگه چنان سيستمش كرد hang كه رستم در آن ماند مبهوت و منگ • چون رستم دگر باره reset نمود همي كرد هنگ و همان شد كه بود • تهمتن كلافه شد و دادزد زبخت بد خويش فرياد زد • چو تهمينه فرياد رستم شنود بيامد كه ليسانس رايانه بود • بدو گفت رستم همه مشكلش و از آن disk و برنامه ي خوشگلش • چو رستم بدو داد قيچي و ريش يكي ازbootable ديسك آورد پيش • يكي اندر آن disk بود بر آورد آن را و اجرا نمود • همي گشت tool kit هارد اندرش چو كودك كه گردد پي مادرش • به ناگه يكي رمز virus يافت پی حذف امضاي ايشان شتافت • چو virus را نيك بشناختش مرا از boot sector برانداختش • يكي ضربه زد بر سرش toolkit كه هر بايت آن گشت هشتاد bit • چنين گفت تهمينه با شوهرش كه اين بار بگذشت از پل خرش • دگر باره اما جهالت مكن ز رايانه اصلا تو صحبت مكن • قسم خورد رستم به پروردگار نگيرد دگر disk از اسفنديار |
|
ShahryaR
۱۳۹۲/۰۹/۱۵
آب از سرم گذشته … |
|
kiyan
۱۳۹۲/۰۹/۱۵
دِل عزیز و محترم ! |
|
Mohamad73
۱۳۹۲/۰۹/۱۰
✯❤♡☆✯❤♡☆✯❤♡☆✯❤♡☆✯❤♡☆✯❤♡☆✯❤♡☆✯❤♡☆✯❤♡☆✯❤ |
|
ShahryaR
۱۳۹۲/۰۹/۱۰
ﻫﻤﻴﺸﻪ ﺧﻮﺩﺕ ﺑﺎﺵ ! |
|
mss110
۱۳۹۲/۰۹/۰۹
قابل توجه دخترای همخونه! ! ! |
|
sajad13
۱۳۹۲/۰۹/۰۹
آنچه که هستی هدیه خداوند است به تو |