سردی سکوت را در آغوش میکشم و لحظههای بیقراریام را به سینه میفشارم،
در آستانه سرآغازی از تردید لحظههای یاس و بی رنگی را به بزم مینشینم،
چه غمگینانه مرور می کنم ثانیه های انتظار را برای سرابی دیگر.
تو هم به گريه هام بخند وقتي که غرق هق هقم
شايد تو بي گناهي و من به جدايي لايقم
بهت نمي گم که بمون اين انتخاب به پاي تو
صبوري مي کردم اگه يه روز بودم به جاي تو
نخستین نظر را ایجاد نمایید !