متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

بلاگ كاربران


اینجا در خلوت شبانه من موسیقی غم نواخته می شود و تمام اشیاء اتاقم سرود اندوه سر می دهند. حال می فهمم معنی انجماد زمان چیست. قوانین جهان را با حال من نسبتی هست چرا که از رگ پاره ی من خون نمیچکد.
آری دوباره این منم یادت هست چگونه در آن خلوت ها تمام وجودم حنجره بود برای خواندنت و ستودنت و تو مغرورانه اینها را وظیفه ام می دانستی ....
تمام شد، دیگر خیال تو هم حرام است و من با همان دست هایی که بر خاک می نهادم و سجده ات می کردم تو را از عرش کبریایی ات پایین کشیدم و خاکت کردم

به اشتراک بگذارید : google-reader yahoo Telegram
نظرات دیوار ها


zahra114
ارسال پاسخ

مرسی زیباست