دیوار کاربران


mojtaba04
mojtaba04
۱۳۹۵/۰۸/۰۵

کدوم شاعر کدوم عاشق کدوم مرد
تو رو دید و به یاد من نیفتاد
به یاد هق هق بی وقفه من
توی آغوش معصومانه باد

تو اسمت معنی ایثار آبه
برای خاک داغ خستگی ها
تو معنای پناه آخرینی
واسه این زخمی دلبستگی ها

نجیب و با شکوه و حیرت آور
تو خاتون تمام قصه هایی
تو بانوی ترانه هامی اما
مثل شکستن من بی صدایی

تو باور می کنی اندوه ماهو
تو می فهمی سکوت بیشه ها رو
هجوم تند رگبار تگرگ‍‍ی
که می شناسی غرور شیشه ها رو

تو معصومی مثل تنهایی من
شریک غصه های شبنم و نور
تو تنهایی مثل معصومی من
رفیق قله های پاک و مغرور

نجیب و باشکوه و حیرت آور
تو خاتون تمام قصه هایی
تو بانوی ترانه هامی اما
مثل شکستن من بی صدایی

ببین من آخرین برگ درختم
درخت زخمی از تیغ زمستون
منو راحت کن از تنهایی من
منو پاکیزه کن با غسل بارون

تو تنها حادثه تنها امیدی
برای قلب من این قلب مسموم
ردای روشن آمرزشی تو
برای این تن محکوم مهزوم

mojtaba04
mojtaba04
۱۳۹۵/۰۸/۰۵

هیچ ، تنها و غریبی
طاقت غربت چشماتو نداره
هر چی دریا رو زمینه
قد چشمات نمی تونه ابر بارونی بیاره
وقتی دلگیری و تنها غربت تمام دنیا
از دریچه ی قشنگه چشم روشنت می باره
نمی تونم غریبه باشم توی آیینه ی چشمات
تو بذار که من بسوزم مثل شمعی توی شبهات
توی این غروب دلگیر جدایی
توی غربتی که همرنگ چشاته
همیشه غبار اندوه روی گلبرگ لباته
حرفی داری روی لبهات ، اگه آهه سینه سوزه
اگه حرفی از غریبی ، اگه گرمای تموزه
تو بگو به این شکسته ، قصه های بی کسی تو
اضطراب و نگرانی ، حرفای دلواپسی تو
نمی تونم غریبه باشم توی آیینه ی چشمات
تو بذار که من بسوزم مثل شمعی توی شبهات

نمی تونم ، نمی تونم ...

mojtaba04
mojtaba04
۱۳۹۵/۰۸/۰۵

عزیز بومی ای هم قبیله
رو اسب غربت چه خوش نشستی
تو این ولایت ای با اصالت
تو مونده بودی تو هم شکستی

تشنه و مومن به تشنه موندن
غرور اسم دیار ما بود
اون که سپردی به باد حسرت
تمام دار و ندار ما بود

کدوم خزون خوش آواز
تو رو صدا کرد ای عاشق
که پر کشیدی بی پروا
به جستجوی شقایق

کنار ما باش که محزون
به انتظار بهاریم
کنار ما باش که با هم
خورشید و بیرون بیاریم

هزار پرنده مثل تو عاشق
گذشتن از شب به نیت روز
رفتن و رفتن صادق و ساده
نیامدن باز اما تا امروز

خدا به همراه ای خسته از شب
اما سفر نیست علاج این درد
راهی که رفتی رو به غروبه
رو به سحر نیست شب زده برگرد

mojtaba04
mojtaba04
۱۳۹۵/۰۸/۰۴

یادم میاد روزایی که دنبالت میومدم

برای دیدنت دل و به آب و آتیش می زدم

وقتی که گفتی با منی ساده ی حرف تو شدم

جریمه ی عشقه تو که تنها موندم با خودم

یادم میاد می گفتی دل به کسی نمی دی

می گفتی بعده یک عمر به آرزوت رسیدی

چی شد که از من و دل یکدفه دل بریدی

تنها گذاشتی رفتی من و با نا امیدی

حالا موندم تک و تنها تک و تک و تنها تنهایم

دارم بی تو از تو می خونم ای گل سرخ زیبایم

mojtaba04
mojtaba04
۱۳۹۵/۰۸/۰۳

رفیقان دوستان ده ها گروهند
که هر یک در مسیر امتحانند
گروهی صورتک بر چهره دارند

به ظاهر دوست اما دشمنانند

گروهی وقت حاجت خاکبوسند
ولی هنگام خدمتها نهانند
گروهی خیر و شَر در فعلشان نیست
نه زحمت بخش و نه راحت رسانند
گروهی دیده نا پاکند هشدار
نگاه خود به هر سو می دوانند
بر این بی عصمتان ننگ جهان باد
که چون خوکند و بد ، بدتر ز آنند
ولی... ولی
ولی یاران همــدل از ره لطف
به هر حالت که باشند مهربانند
رفیقان را درون جان نگهدار
که آنها پُر بهاتر از جهانند

mojtaba04
mojtaba04
۱۳۹۵/۰۸/۰۲

یواش گفتم دوست دارم ، واسه اینه که نشنیدی

بلد نیستم که بد باشم ، نگو اینو نفهمیدی

بزار باشم کنار تو ، کنار عطر این احساس

بزار حبس ابد باشم ، تو عشقی که برام رویاست

بزار با گریه اینبارم ، بگم خیلی دوست دارم

اگه بازم پشیمونی ، به روت اصلا نمیارم

دلم میگیره هر روزی که میبینم تو دلگیری

دارم میمیرم از وقتی سراغم رو نمیگیری

نگاهم رو از تو دزدیدم ، با این چشمای غمبارم

نمیخواستم بدونی که چقدر چشماتو دوست دارم

ولی با گریه اینبارم میگم خیلی دوست دارم

اگه بازم پشیمونی ، به روت اصلا نمیارم

mojtaba04
mojtaba04
۱۳۹۵/۰۸/۰۱

♫♫ خیال کردم توهم درد آشنایی
به دل گفتم توهم همرنگ مایی
خیال کردم توهم دروادی عشق
اسیر حسرت و رنج وبلایی
ندونستم تو بی مهرو وفایی
نفهمیدم گرفتار هوایی
ندونستم پس دیدار شیرین
نهفته چهره تلخ جدایی
تو که گفتی دلت عاشق ترین
دلت عاشق ترین قلب زمین
همیشه مهربونه با دل من
برای قلب تنهام همنشینه
چرا پس به تیغ بی وفایی
شده قربانیت بی خون بهایی
نفهمیدی امید نا امیدی
رها کردی دلم رفتی کجایی
زبس ازار دادی روزو شب دل
دل دیوانه ام آخر شد عاقل
دل غافل شد عاقل دست برداشت
ز امید خیالی خام و باطل
خیال کردم تو هم درد آشنایی
به دل گفتم تو هم همرنگ مایی
خیال کردم توهم در وادی عشق
اسیر حسرت و رنج وبلایی

mojtaba04
mojtaba04
۱۳۹۵/۰۸/۰۱

روزی ز سر سنگ عقابی به هوا خاست
وندر طلب طعمه پروبال بیاراست
بر راستی بال نظر کرد و چنین گفت
امروز همه عرش زمین زیر پر ماست
بر اوج چو پرواز کنم از نظر تیز
می‌بینم اگر ذره‌ای اندر ته دریاست
گر بر سر خاشاک یکی پشه بجنبد
جنبیدن آن پشه عیان در نظر ماست
بسیار منی کرد و ز تقدیر نترسید
بنگر که ازین چرخ جفا پیشه چه برخاست
ناگه زکمین گاه یکی سخت کمانی
تیری زقضای بد بگشاد بر او راست
بر بال عقاب آمد آن تیر جگر سوز
وز عرش مر اورا به سوی خاک فرو کاست
برخاک بیافتاد و بغلتید چو ماهی
آنگاه پر خویش؛ گشود از چپ و از راست
گفتا عجب است این که زچوبی و زآهن
این تیزی و تندی و پریدن زکجا خاست
بر تیر نظر کرد و پر خویش بر آن دید
گفتا زکه نالیم که «از ماست که بر ماست»

mojtaba04
mojtaba04
۱۳۹۵/۰۷/۲۶

بازم امشب دوباره دل من بی قراره
دردای کهنه یه لحظه منو آروم نمیزاره
کابوس و فکر و غم هر شب هم آغوشم شد
من خودم رو بعد تو کلا فراموشم شد
هنوزم تو چراهای زندگیم میگردم
کجای راهو غلط رفتم تو رو گم کردم
تو دلم پاییزه حالم غم انگیزه
هر نفس که میکشم از هوات لبریزه
سوالای بی جواب همیشه همرامه
خدا قلبم درد داره اونکه رفت دنیامه
♫♫♫
در دیوارای خونه که زندونم شد
درد این فاصله انگار بلای جونم شد
من و جاده زیر بارون باز تو خاطره هامون
هر دو میرسم به دریا هردومون خیسه چشامون
من و جاده زیر بارون باز تو خاطره هامون
کاش بشینه باز دوباره روی ساحل ردپامون
تو دلم پاییزه منه بی انگیزه
هر نفس که میکشم از هوات لبریزه
سوالای بی جواب همیشه همرامه
خدا قلبم درد داره اونکه رفت دنیامه

mojtaba04
mojtaba04
۱۳۹۵/۰۷/۱۰

هر چی بهت گفتم جواب از تو ندیدم
این روزا فقط سکوت تو شنیدم
احساسمو با صد دفعه تکرار گفتم
حرفامو انگاری به یه دیوار گفتم
با اینکه روی من همه درا رو بستی
یادت نره تو عشق من بودی و هستی
دستاتو میگیرم نرو از گریه سر میرم نرو
می دونی میمیرم نرو می خوام که خودخواهی کنم
این بار من جای توام تصمیم میگیرم نرو
دستاتو میگیرم نرو از گریه سر میرم نرو
می دونی میمیرم نرو می خوام که خودخواهی کنم
این بار من جای توام تصمیم میگیرم نرو