بلاگ كاربران

  • عنوان خبر :

    گاهی آدمی ....

  • تعداد نظرات : 4
  • ارسال شده در : ۱۴۰۰/۰۱/۰۶
  • نمايش ها : 161

من قوی تر از آنی به نظر می رسیدم که نگرانم شوند ،

و مغرور تر از آنی که مراقبم باشند ...

و هیچکس نفهمید که چقدر دلم میخواست گاهی خودم را پشت اقتدار کسی پنهان کنم و ضعیف ترینِ کسی باشم و پناهنده ی ناگزیرِ آغوشی ... 

که کسی نگرانم باشد و دلی برای بیقراری ام ، بلرزد .

آدمی گاهی چه محتاج می شود به واژه ای ، حرفی ، نگاهی ... 

به صدای لرزانی که از انحنای حنجره و از هیاهوی قلب عاشقی ، با اضطراب ، بیرون بریزد و بگوید ؛ نگرانت بودم جانِ دلم ، خوبی ؟!

آدمی چه بی اندازه محتاج می شود گاهی ...

به اشتراک بگذارید : google-reader yahoo Telegram
نظرات دیوار ها


salin
ارسال پاسخ
rayan_send
ارسال پاسخ

کاش این احتیاج را کسی درک کنه ....
متن عالی ..

dlaram
ارسال پاسخ
moritez
ارسال پاسخ