سلام. ما قبلا با هم صحبت کردیم میتونم چند لحظه وقتتون رو صادقانه و پاک بگیرم. ممنونم. خدایی جواب بدید

پیش از انکه درباره زندگی ،
گذشته ،وشخصیت من قضاوت کنی...
خودت را بجای من بگذار،
از مسیری که من گذشته ام عبور کن
باغصه ها، تردیدها، ترس ها،دردها و
خندهایم زندگی کن.....
یادت باشد
هر کسی سرگذشتی دارد
هر گاه بجای من زندگی
کردی آنگاه می توانی
درباره من قضاوت کنی

گلهای زیبای بهاری و شکوفه های عشق تقدیم شما

Slaying The Dreamer
I'm a priest for the poorest sacrifice
I'm but a raft in a sea of sorrow and greed
You bathed in my wine
Drank from my cup, mocked my rhyme
Your slit tongues licked my aching wounds
Put a stake through my heart!
And drag me into sunlight
So awake for your greed
As you're slaying the dreamer
Swansong for the Wish of Night
God it hurts, give a name to the pain
Our primrose path to hell is growing weed
Blame me, it's me
Coward, a good-for-nothing scapegoat
Dumb kid, living a dream
Romantic only on paper
Tell me why you took all that was mine!
Stay as you lay - don't lead me astray!
Wake up, mow the weed
You'd be nothing without me
Take my life if you have the heart to die
You bastards tainted my tool
Raped my words, played me a fool
Gather your precious glitter and leave me be
The Great Ones are all dead
And I'm tired, too
I truly hate you all!

ƤƛƦӇƛM

جلیقه نجات رو
اگر تن یه ماهی کنید
میشه جلیقه مرگ!
برای همه نسخه یکسان نپیچید!
همه مثل هم نیستن...!

داش غیرت..................

باید دنیا را کمی بهتر از آنچه تحویل گرفته ای، تحویل دهی.
خواه با فرزندی خوب.
خواه با باغچه ای سرسبز.
خواه با اندکی بهبود شرایط اجتماعی.
و اینکه بدانی حتی فقط یک نفر با بودن تو ساده تر نفس کشیده است.
این یعنی تو موفق شده ای.

باید دنیا را کمی بهتر از آنچه تحویل گرفته ای، تحویل دهی.
خواه با فرزندی خوب.
خواه با باغچه ای سرسبز.
خواه با اندکی بهبود شرایط اجتماعی.
و اینکه بدانی حتی فقط یک نفر با بودن تو ساده تر نفس کشیده است.
این یعنی تو موفق شده ای.

مردمی که یه میل خود
در تاریکی نشسته اند نیازی
به روشنایی ندارند

همیشه
یادت باشه که
مهمترین چیز در زندگی
خوشحال بودن نیست...
دوام زندگی مشترک
ویا یک رابطه ی عاشقانه است

ی میرم ازین عشق و کسی را خبری نیست

گسترده شد آفاق و مرا بال و پری نیست



می خندم و از خنده ام آویخته صد اشک

می گریم و از اشک به چشمم اثری نیست



من مانده ام و خاطره ای دور که جز آن

در کوی مه آلود دلم رهگذری نیست



یک لحظه نشد با تو به خلوت بنشینم

یک بار نشد روی تو را سیر ببینم



با یک سبد آغوش به باغ تو رسیدم

اما نشد "از باغ تو یک میوه بچینم "*



ای کاش در آن لحظه که سر می روم از خویش

در زلف تو پیچد نفس بازپسینم