دیوار کاربران
samin_63
آنلاين
۱۴۰۱/۱۱/۱۱
باشد که غم |
|
shab
۱۴۰۱/۱۱/۱۱
دریغا! مردم در بند آن نیستند که چیزی بدانند، بلکه در بند آنند که خلق در ایشان اعتقاد کنند که عالِماند. |
|
samin_63
آنلاين
۱۴۰۱/۱۱/۰۸
آآآآه........ |
|
samin_63
آنلاين
۱۴۰۱/۱۱/۰۸
بگذار سر به سینه یِ من تا که بشنوی |
|
korosh_ts
۱۴۰۱/۱۱/۰۳
وقتی حالت خوب نبود، وقتی حس کردی بیدلیل و به هر بهانهای غمگینی، وقتی هیچ اتفاق دندانگیری برای دلخوشیت نیافتی، وقتی همه چیز ملالآور بود و با هیچکس و هیچچیزی حالت خوب نمیشد؛ از جهان فاصله بگیر، در سکوت تلاش کن و با دستهایی پر بازگرد. انرژی نهفتهی درونت را روی مسائل بینتیجه سرمایهگذاری نکن. حوالی خودت پیله بکش، صبور باش، در انزوا تلاش کن و پروانه شو، پروانهای که هر زمان دلش گرفت، در انتظار وقوع معجزه نمیمانَد، پرواز میکند... |
|
korosh_ts
۱۴۰۱/۱۱/۰۳
samin_63 :
از من گذشت و
من هم از او بگذرم ولی با چون منی به غیر محبت روا نبود ...! شهریار... گفتی به تو گر بگذرم از شوق بمیری قربان قدت، بگذر و بگذار بمیرم... شهریار http://up.hamkhone.ir/uploads/2023-01/e3b06e3b956bdf1f3adc8c896b7acd09.mp3 همراه شدم گرامی |
|
samin_63
آنلاين
۱۴۰۱/۱۱/۰۲
یک شب به رغمِ صبح به زندان من بتاب |
|
samin_63
آنلاين
۱۴۰۱/۱۱/۰۲
از من گذشت و |
|
samin_63
آنلاين
۱۴۰۱/۱۰/۳۰
در ابریشمِ عادت آسوده بودم |
|
shab
۱۴۰۱/۱۰/۲۵
قلادهی اطاعت از زر و زور به گردن خیلیها افتاده، همه گرفتار جان خود شدهاند، هر آدم سادهای را که سر به کار خود دارد، چندین جاسوس در میان گرفتهاند و اگر یکی از تملق قلدران و زورمندان سرباز زند، با اشارهی چشم و ابروی هر بی سر و پایی حسابش را |