دیوار کاربران
samin_63
۱۴۰۳/۰۴/۱۱
تا قوّت صبر بود، کردیم |
|
korosh_ts
۱۴۰۳/۰۴/۰۸
samin_63 :
به طاقتی که ندارم، کدام بار کِشَم...؟
آدم باید یه بابا طاهر تو زندگیش داشته باشه که بهش بگه : گل سرخم چرا پژمرده حالی؟ بيا قسمت كنيم دردی كه داری بيا قسمت كنيم، بيشش به من ده كه تو کوچک دلی، طاقت نداری شاد باشی گرامی |
|
samin_63
۱۴۰۳/۰۴/۰۵
به طاقتی که ندارم، کدام بار کِشَم...؟ |
|
samin_63
۱۴۰۳/۰۳/۱۰
سرنوشت آدمی را جغرافیا رقم می زند... |
|
samin_63
۱۴۰۳/۰۳/۱۰
حقیقت امر این که، عشق یعنی به راه انداختن نسل بعد.... |
|
samin_63
۱۴۰۳/۰۳/۰۳
شرابِ تلخ می خواهم که مَرد افکن بُوَد زورش.... |
|
shab
۱۴۰۳/۰۲/۱۴
اگر شما گیوتین را به جلو صحنه آوردهاید و آن را با افتخار برافراشته و به آسمان رساندهاید برای این است که بریدن سر از همه کار آسانتر است و پروردن اندیشه در سر از همه کار دشوارتر. |
|
JAHAN68
۱۴۰۲/۱۰/۰۳
samin_63 :
دستم نمی رسد به بلندای چیدنت
باید بسنده کرد به رویای دیدنت... خیلی زیبا |
|
korosh_ts
۱۴۰۲/۰۹/۲۷
نگرانی قویترین آدمها را هم از پای در میآورد. |
|
korosh_ts
۱۴۰۲/۰۳/۱۵
نمیدانم اگر موسیقی و چای و قهوه را نداشتم، |